ردپای دوست

خاطراتم را با خدا ثبت میکنم ": )

ردپای دوست

خاطراتم را با خدا ثبت میکنم ": )

چرا مردم بدجنسی میکنند؟

چرا مردم بدجنسی میکنند؟


دانلود کلیپ ( کلیک )




تقریبا مرتب اتفاق می افتد

یک نظر تند و تیز

یک گوشه و کنایه یک اریابی تحقیر آمیز

یک کامنت تحریک کننده

 

این کلیپ رو از پیج یکی از دوستای f.b برداشتم و اون ندای درونم بهم گفت اینو برو نگاهش کن و بذارش تو وبت

شاید بفهمی چرا بعضیا اینقدر بدجنس هستند ....

 

نظرات 5 + ارسال نظر
کاکتوس دوشنبه 6 آذر 1396 ساعت 21:08

تو هم دلت پره ها
منم پر از حرفم ولی سکوتش نمیشکنه
حالا که می تونم عکس بزارم یه پست عکسی میذارم و فقط اینکه نمیدونی چقدر خوشحالم میتونم عکس بزارم .اصلا پست گذاشتن بدون عکس حال نمیده
دعوتی به دیدن یه پست به قول سهراب :
بگذاریم که احساس هوایی بخورد

آره دلم کمی پره ، بهتره سکوتت رو بشکنی ، شاید اونایی که نیستن هیچوقت پستت رو نخونن اما عوضش اونهایی که هستن ، شاید درد اونها هم باشه و بشه دردها رو کمتر کرد

خیلی خوبه که دوباره عکس میذاری
چشم میام میبینم ، مطمئن هستم فوق العادن

کاکتوس شنبه 4 آذر 1396 ساعت 23:07

راستی بازم ممنون که بهم یاد دادی سایز عکسا کم کنم
خیلی خوبه
خوشحال میشم نظرتو در مورد عکس هایی که میگیرم بدونم

خواهش میکنم

چشم ولی همین الانش بگم عکسهایی که میذاری خیلی خاصه
میدونی که عکاسی یه هنره شما متفاوت به همه چیز نگاه میکنی که باعث میشی دید ادم عوض بشه

کاکتوس شنبه 4 آذر 1396 ساعت 23:05

میدونی ...... قبلا دلم میگرفت میومدم وبلاگ
با بچه ها حرف میزدیم ولی یهو ...
بگذریم کسی مقصر نیست .شاید مشکل از خود منه
الان که دلم میگیره خیلی اذیت میشم
بگذریم
چرا اینا رو برای تو مینویسم

یهو بلاگفا هوا رفت و خیلی ها دیگه تصمیم گرفتن که ننویسن عده ی کم رو اوردن به بقیه وبلاگ ها ولی گفتن شاید ااونا هم به سرنوشت بلاگفا دچار بشه ، مدتی بعد شبکه های اجتماعی پر رنگ و پر رنگ تر شد طوری که خیلی ها ترجیح دادن تو اون محیط باشن و کم کم وب نویسی کمرنگ شد

میدونم چی میگی ، مشکل از شما نیست ، دلبسته این محیط شدیم ، همزاد پنداری میکردیم با بعضی از پست ها اما اینجا دیگه مثل قبل نیست و نمیشه کتمانش کرد

شاید اینارو نوشتی چون منم دلم برای گذشته ها و خیلی ها که دیگه نیتسن تنگ شده
میگذرم ولی نمیتونم خاطراتشون رو برای همیشه فراموش کنم ، یک روز با خودم فکر میکنم و میگم یک روز وب نویس بودم و مخاطبای خودم رو داشتم

انوقت کم کم دوستانم یادم میان شاید به اسم نه ولی میگم یکیشون مثلا وکیل بود یکیشون موسیقیدان بود ، یکیشون ....

نمی دونم اینده چی میشه اما الان میگم شبکه های اجتماعی باعث دوری ادما از همدیگه ( حتی اعضای یک خانواده ) میشه و یک روز مجدد مردم میفهن وب نویسی چقدر خوبه که انرژیتو خالی میکنه ، راحت حرفاتو میزنی ، حتی یک جمله ، نمی دونم کاکتوس جان

منم خیلی انگار حرف دارم خیلی

کاکتوس شنبه 4 آذر 1396 ساعت 23:02

شاید اونم کتاب چشم دل بگشا خونده
دیده باید گذشته رو رها کرد تا ادما و دوستا و شرایط جدید سر راهش قرار بگیره
سعی می کنم به گذشته فکر نکنم . دیگه جونی برای فکر و خیال نموده اما...
روزهای خوبی بود گذشت و نمود ...باید رها کرد دیگه میدونی دیگه با کسی صمیمی نمیشم که نبودش اذیتم کنه .همین وبلاگ تجربه تلخ کم نداشت .شیریناشم خیلی بود
ارزو میکنم هرجا هست و کنار هرکسی که هست خوشبخت خوشبخت باشه ...امین

بخش هایی از گذشته ، هویت فعلی ما رو میسازه و همچنین آینده ما رو ، نمیشه بهش پشت پا زد مگه اینکه بخواد همه چیز در اینده فراموش بشه

درسته بعضی از اتفاقات گذشته رو باید خاکش کرد و دیگه فکرش رو نکرد اما نمیشه تضمین هم نداد هیچوقت به اون خاطره کمرنگ فکر هم نکرد و بگیم هی چه دورانی بود!

من هم همین ارزو رو براش دارم ، تو وب نویسی 3 تا خاطره ( جدای از همه چیزای دیگه تو نت ) برام خیلی پر رنگه ، یکیش یکی از دوستانی بود که نوشته بود فلان تاریخ ازمون داره و حتی اشنایی اون با وب من تو شبکه دانشگاشون بود ، بعدا که میبینم نیست بهش ایمیل میدم و خودمو معرفی میکنم و میگم کجایی ؟ میگه ازدواج کردم رفتم خارج از کشور زندگی میکنم

یکی هم یه دختری بود که دانشجو بود و تو وبش از اون ایام می نوشت یادمه اخرین پستش نوشته بود که داره میره راه اهن تا با قطار برگرده شهرشون ، خیلی نمیشناختمش اما نمی دونم چرا هنوز تو ذهنم پر رنگه

من برای همه اطرافیانم دعا میکنم و همچنین دوستان نتی ، مهم نیست همچنان باشن یا نه چون سبک زندکی عوض شده ، هر جا که هستن براشون ارزو موفقیت دارم

البته اینم بگم که کسی که عطش نوشتن داره هیچوقت تلگرام ، کانال ، گروه یا اینستا و جاهای دیگه نمیتونه خودش رو سیراب کنه من جزئ همین دسته هستم شاید تلگرام داشته باشم شاید اینستا داشته باشم اما وبلاگ چیز دیگه ای هست ، مثل طلا و حالا شما هر فلز زرد رنگ رو بهم نشون بده هیچوقت طلا رو با هیچ چیز کم ارزش دیگه جایگزین نمیکنم

کاکتوس جمعه 3 آذر 1396 ساعت 13:02

ویدیوها عالی بودن
ممنون

خواهش میکنم کاکتوس جان
این ایام حس میکنم جای ماهی خانم خیلی خالیه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد