ردپای دوست

خاطراتم را با خدا ثبت میکنم ": )

ردپای دوست

خاطراتم را با خدا ثبت میکنم ": )

مرحله عبور از پیله

داستان زندگی کرم ابریشم رو همه می دونیم ، کرم ابریشمی که با خوردن برگ دور خودش یک پیله درست میکنه و بعد از گذشت چند روز ، با کلی دردسر از پیله ای که ساخته میاد بیرون و بالهاش رو باز میکنه تا پرواز کنه و بدرخشه .
***
اون داستان معروف ( کلیک ) پیله و کرم ابریشم رو خیلی ها میدونن ، مردی که میخواست به پروانه برای خروج از پیله کمک کنه و با قیچی سوراخ رو بزرگتر کرد ولی نمی دونست که این مهربانی باعث یک عمر زمین گیر شدن پروانه میشه ، حکایت ما ادمها هم چیزی شبیه همین پروانگی کرم ابریشم هست ، دنبال خواسته هامون میریم و با تلاش برای رسیدن به پروانگی ، دور خودمون یک پیله بزرگ و محکم درست میکنیم.

موقع خروج که شد ، باید کلی سختی بکشیم که ازش خارج بشیم ، باید این سختی ها رو به جون بخریم تا بیرون بیایم و بالهامون رو باز کنیم تا بتونیم باهاش پرواز کنیم .
***
مدتهاست در این پیله گیر کردم ، اونطور که یونس در شکم ماهی گیر کرد ، باید با تلاش و استعانت از خدا ، مابقی مسیر رو هم رفت تا به پروانگی رسید.


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد