ردپای دوست

خاطراتم را با خدا ثبت میکنم ": )

ردپای دوست

خاطراتم را با خدا ثبت میکنم ": )

بازی روزگار ... ( قسمت اول )

این پست از اون پست های مستندی هست که در حین خوندن این پست ،  هر کسی باید جایگاه خودش رو در اون ( این بازی )  پیدا کنه که از قضا  اگه نگم ، همه آدم ها ، میتونم بگم  عمومشون ناخواسته ، یک قانون رو نقض میکنن و بازم ناخواسته وارد این بازی میشن  ....


به نظرم این پست باید مستند باشه و خیلی موارد رو برای درک اینکه دقیقا این بازی چطوریه رو ، ریز  بنویسم ، اما الان کلیاتش رو گفتم ، جزئیاتش رو زمان میخوام تا چیزهایی که یادمه رو ، جایی بنویسم و تکمیل کنم و تحت یک پست کامل اینجا بذارمش  ؛  تا دقیق بشه اما کلیاتش همینی هست که من نوشتم .قسمت دوم هم انشالله وقتی یه پست جوندار نوشتم و کامل بود میذارمش اینجا که دیگه خودتون ، خودتون رو درش پیدا کنید.


بازی روزگار


 1.شرط و  قانون ورود به این بازی :  قضاوت کردن دیگران

2.زمان ورود به بازی :   به تشخیص روزگار ( از 1 ثانیه شروع تا چند سال بعد )

3.صفحه بازی : همان شرایطی که شخص با آن قضاوت شد. ( البته صفحه بازی رو روزگار میچینه )

4. مهره  های بازی : بهانه های مختلف ( با مهره بازی شروع میشه و ادامه پیدا میکنه )


5.شرط خروج از بازی : شخص باید متوجه قضاوت اشتباه خود شود  چرا که قبلا دیگری را قضاوت کرده است.



نظرات 2 + ارسال نظر
banooye bahar سه‌شنبه 7 خرداد 1398 ساعت 23:37 http://www.khaterateman95.blogsky.com

سلاام
من غیر فعال نکردم‌تاریخ تولدو فقط چیزی وارد نکردم تو قسمت پروفایل
تولدم اول فروردین بود تمام شد رفت اقانه ماه دیگه باید صبر کنید

ممنون بابت اطلاعاتتون

مهربانو سه‌شنبه 7 خرداد 1398 ساعت 14:35 http://baranbahari52.blogsky.com/

بازی روزگاااار

بعله
قبلا یه پست درباره قضاوت کردن نوشته بودم - همونموقع میخواستم یه پست مستند در این باره بنویسم که گفتم ولش کن ، تا اینکه چند وقت قبل باز یه ماجرایی یه جور دیگه تکرار شد که گفتم اینبار این پست رو مستند و با مثال بنویسم - حالا میخواد اسمش هر چی میخواد باشه من اسمشو میذارم بازی روزگار

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد