ردپای دوست

خاطراتم را با خدا ثبت میکنم ": )

ردپای دوست

خاطراتم را با خدا ثبت میکنم ": )

بهترین یادداشت های من در 6 سال اخیر - قسمت دوم

من و آشپزی


گفته بودم قیمه هام عالیه ؟ ( کلیک )



آلبوم


ادامه خاطرات من ( کلیک )



پست های چالشی ( آشپزی و زنگ انشا )


تا به این لحظه من 2 تا مسابقه ( در کل 3 تا چالش ) ترتیب داده بودم ، یکیش مسابقه زنگ انشا بود و یکیش هم چالش آشپزی ( این پست به روز میشه )


چالش زنگ انشا


من از دوستانم خواسته بودم که درباره یک موضوع خاص  ، یک انشا بنویسن که البته یه مسابقه بود و به نفرات برتر هم هدایایی به رسم یادبود تعلق گرفت.تمام انشاهای دوستانم رو در یک صفحه کپی میکنم و میذارم و اونایی هم که جمع کردن رفتن دیگه در دسترس نبود انشاشون


انشاهای زنگ انشا ( کلیک )

بهترین یادداشت های من در 6 سال اخیر - قسمت اول

در این 6 سال وب نویسی و فراز و فرودهاش ، داستان ها و مطالب جالب و گاهی رمان و داستان و طنز نوشتم ، منتها چون ههه اونها تو آرشیو این وب موجود نیست ، لیستشون میکنم ، گذشتن نوشته های خوب و لذت بخش گذشته و رمان های کوتاه و بلندم ، رو خیلی زیاد دوست دارم ": )


1.نت در شوک!( روحانی مچکریم!)


عامو ما یه دوستی داریم به اسم کاچی ،این متن طنز هم بابت شرکت در مسابقه ای که ایشون در این پست از وبلاگشون گذاشته بودن ، شرکت داده شد و عالی بود.

( کلیک )


2.رمان ( سریال ) رد پای دوست در 2 فصل کامل + گپی با هنرمندان!


سال 92 من خیلی تو حوزه وبلاگ خونی و  اینا فعال بودم ، وب های زیادی رو میخوندم ، یکی از اتفاقات عجیب غریب اون دوران خبر مرگ یکی از وبلاگ نویس ها بود ، از این بابت عجیب که مثلا میگفتم شاید یه روزی ، ور از جون همه وبلاگ نویس ها فوت کنه بعد کامنتدونیش باز باشه ملت برن وبش براش کامنت بذارن ، میخوام ببینم چی براش می نویسن ، اون موقع ها شبکه های اجتماعی اینقدر پر رنگ نبود.


خلاصه این اتفاق افتاد یه وبی به نظر اینطور اومد که نویسنده اش به لقائ الله پیوسته ، اما بعد از مدتی اتفاقاتی افتاد که به نظر می رسید حادثه مرگ این وبلاگ نویس مشکوک به نظر می رسه ، خیلی از اینور اونور ، رفتم سراغ وب دوست دوستانش و اونایی که میشناختنش ، تا بالاخره فهمیدم  چی شد و این مجموعه به رشته تحریر در اومد.


فصل اول ( 7 قسمت ) ( کلیک )


فصل دوم ( 5 قسمت )  ( کلیک


گپی با هنرمندان (  کلیک




3.یادداشت هایی به رنگ خاطرات ( 5 قسمت کامل )


تو 5 قسمت خاطرات زمان دانشجوئیم رو نوشتم! خاطراتی که باهاشون زندگی کردم.


یادداشت هایی به رنگ خاطرات ( خاطرات دانشجویی من ) ( کلیک )



داستان دسته گلی برای عروس


این یه داستان عشقی - انتقامیه که ایده  اش رو هم اتاقیم بهم داد!


داستان دسته گلی برای عروس ( کلیک )



love story


تا حالا شده که فک کنید که 2 تا وب نویس ، با هم آشنا بشن و خاطرات خواستکاریشونو بنویسن بدون اینکه بدون اینکه بدونن اون کسی که اومده خواستکاریشون ، همون دوست وبلاگنویسشونه ؟


این داستا درباره همین موضوعه!


love story ( کلیک )