ردپای دوست

خاطراتم را با خدا ثبت میکنم ": )

ردپای دوست

خاطراتم را با خدا ثبت میکنم ": )

در ادامه دانشگاه خواهری

در ادامه دانشگاه خواهری ، گفتم چند تا مطلب دیگه اضافه کنم که شاید براتون جالب باشه ...


  ادامه مطلب ...

وقتی بهت نمیگن اما مستعدش هستی ...

سلام! خوبین ؟ خواهری برای یه تعطیلات کوچولو اومده و الان مشغول تایپ هستم که چی شد. اتفاقای جور واجور و تجربیات خواهری و اینا رو اول یه کوچولو بگم بعد تکمیلش کنم.


سربازی دخترا


من قبلا گفتم بازم میگم ، عاقایون ، خانما ، همه ادم ها باید یک دوره مسئولیت پذیری و دور از خانواده باید داشته باشن تا مسئولیت پذیر بشن ، چه دخترش باشه چه پسرش ، من مسئولیت پذیریم تو دانشگاه شهرستان با تمام اون داستاناش بود . خواهری میگه دختره تا الان تو خونش یک استکان بلند نکرده اینجا تو زندگی خوابگاهیی با بقیه دچار مشکل شده که چرا باید ظرف بشوره یا لباس هاشو بشوره در حالی که باید درس بخونه!!! مورد بوده برا 61 که داشته بخاطر تعلق خانوادگی گریه میکرده .( این قضیه اصنش هم خنده دار نیست چون منم اینطوری بودم ) خلاصه باید این دوران تجربه بشه . 


من منظورم این نیست که دخترا برن سربازی بعدش وایسن سر مرز خدمت کنن ، نه ، معمولا به پسرا میگن برین سربازی ادم شید بیاید ، میگن تو دم در یک پادگانی نوشته بودن که خ ... بیا ادم برو ، خب ، اینا یعنی بی مسئولیت بیا ادم بشو برو ، البته عموم دخترا و خیل عظیم پسرا مسئولیت پذیر هستن ولی باز لازمه که تجربیاتی داشته باشن تا به زندگیشون کمک شایانی کنه.


خلاصه اینکه داستانیه تو خوابگاه. اینم بگم که تو بعضی خوابگاه ها ممکنه نصف شب ، شبیخون بزنن و یخچال رو غارت کنن ولی اتاقهای اینا درش از پشت قفل میشه و از این حیث اکیه ولی باز باید مراقب وسیله هاشون باشن که دست به دست نره دست غریبه با واسطه.


اما چیز جالبتر اینه که اینا ، چون از جاهای مختلف ایران اومدن ، ممکنه اختلافاتی هم داشته باشن ، شاید اختلاف فرهنگی بشه اسمش رو گذاشت که خب همه این تجربه رو دارن ، مثلا من خیلی بد نمی دونم که داخل بشقابیم ، 2 غذای متفاوت بخورم ، هم قیمه رو تست کنم هم قرمه رو ولی بعضیا حساس که هر غذا یک بشقاب یا مثلا سالاد باید ظرف مخصوصش باشه و مثلا خوردنش رو تو یک ظرف بزرگتر دون شان خودشون بدونن ، یا مثلا حال نکنن با اتوبوس دانشگاه که مفتم هست برن دانشگاه و تاکسی بگیرن!!! خلاصه داستانیه این اختلاف سلایق . ادم ها تو این محیط با اونی که میخوان مچ میشن و باهاش می مونن.


البته می دونید که تو خوابگاه ها این مدلی ، اون نفرات داخل اتاق یه جورایی یه خانواده هستن که هوای همدیگه رو دارن ، چه خوشیش باشه و چه ناخوشیش باشه.


درباره زبان رایج بذار بگم ، اینا تو اونجا ( زنجان ) ترکی حرف میزنن بعد برا فارسی کمی لهجه بهش اضافه میشه ، دختره دانشجو هست که میخواد فارسی حرف بزنه سختشه و فارسی کتابی حرف میزنه و منظور رو به سختی میرسونه !!!( البته دختره برا شهر دیگست و اومده زنجان )  عوضش به نظرم ادم ترکی رو راحت میشه یاد بگیره یا حتی تو محیط های اینطوری زبان دوم و سوم رو میشه راحت یاد گرفت!


یه چیزم بگم که از جهل ادما بعضیا سوئ استفاده میکنن . دوستان درسته که زبان عربی زبان قران هست و میگن تو بهشت همه عربی صحبت میکنن ولی امام زمان عج ، به تمام زبان های مردم دنیا صحبت میکنه و اصلا نیازی نیست که حتما عربی خواسته رو بهش بگی.یکی رفته بود قم یارو گفته بود میخوای برا  امام زمان حرف بزنی و نامه بنویسی ،  فقط عربی  بنویس ، بلد نیستی بیا بهت عربی یاد میدم پولشو بده. امام زمان امام عرب ها یا فارس ها نیستن ، به تمام زبان های مردم دنیا و خود لهجه ای که دارن مسلط و با زبان مادریشون باهاشون حرف میزنه.


وقتی بهت نمیگن اما مستعدش هستی ...


بچه ها ، لازمه بدونید که ادم ها میتونن که متعالی بشن چه در زمینه جسمی و روحی و افزایش قدرت ذهن . فقط باید راهشو بلد باشی . پیشنهاد میکنم روی حافظه و بحث تند خوانی ، دانش خودتون رو ببرید بالا.


شاید یه روز یه پست تخصصی براش نوشتتم . 


با توجه به اینکه ارتباطات لب تابیبم در اینده کم میشه ، حضورم هم کم میشه و به امید موفقیت تمام دانشجو ها . صمیمانه براتون ارزوی موفقیت دارم 

دانشگاه زنجان

اصولا  هیچ چیز نمیتونه آدم رو به خودش بیاره جز تغییر محیط و الگوهای رفتاری . خیلی خوب بود اونم برای من ای که تو کاردانی و کارشناسی یه همچین محیطی نداشتم! کاردانی برای من فوق العاده بود اما کارشناسیم تو یه موسسه بود که رئیسش ماها رو ادم حساب نمیکرد چون خودش اصلا ادم نبود! نمیدونم چی بود اما بهر حال .


رفتن به محیط دانشگاهی ای مثل دانشگاه زنجان  ، که وقتی از رو نقشه محیطش رو میبینی و مقایسه میکنی با دانشکده و جایی که خودت درس خوندی میگی وای ، من واقعا کجا بودم! میتونستم اینجور جاها هم درس بخونم؟ واقعا فنی و حرفه ای مظلومه! مخصوصا زمان کاردانی که به پیشنهاد اون اقای فاقد شعور قصد داشتن کاردانی ما رو به دیپلم تکمیلی تبدیل کنن! بگذریم.



رفتن به دانشگاه زنجان از طریق قبولی خواهری در روزانه دانشگاه زنجان محقق شد . برای همه دانشجوها آرزوی موفقیت دارم ، مخصوصا دانشجوهای آینده که دارن براش تلاش میکنن 


  ادامه مطلب ...

خواهری و ازمون ارشد!

گفته بودم که خواهرم امتحان ارشد داده و منتظره که هفته دوم شهریور جوابش بیاد . هیچی دیگه معلوم نیست کی از کجا زنگ زد و خواهر بدو بدو اومد گفت اینترنت رو وصل کن!


بعدم گفتش فردا اعلام میکنن کی نتیجه ها اعلام میشه و اضافه کرد روزهای 14 و 15 شهریور زمان ثبت نامه!


قشنگ مشخص بود استرس داره! بهش گفتم تو چرا این طوری شدی ، گفتش من هر موقع استرس پیدا میکنم ، دچار حالت های زیر میشم

1.یا حرف نمی زنم

2.از شدت استرس زیاد می خندم.

3.شروع به خوردن میکنم.

4.اشتهام کور میشه!


حالا اولش که اصلا حرف نمیزد ولی بعدا که ارومتر شد ، شروع کرد به توضیح دادن و اینکه چی شده و چی شنیده .

اولویتش بعد از تهران ، اصفهان و زنجانه . انشالله همه بچه ها جایی که دوست دارن قبول شن.



+ چند شب پیش خواب دیدم دانشجو شدم ، همون شهر دانشگام و یکی از هم اتاقی هام هم هست ولی اونجایی که ما رفتیم خونه مجردی ولی جمعیتش 6-7 نفر بود ، من گفتم چرا اینقدر شلوغه اینجا ، من با موندنش مشکل ندارم ولی اون دور و بر کتابخونه هست برم کتابخونه ؟ اخرشم از اونجا رفتم! یعنی خواب من به خواهری مربوطه ؟


++ منم استرس گرفتم !!!



+++ دوست داشتم خواهرم بزرگتر از خودم بود ، اقلا 4-5 سال بزرگتر


بخشی از سکانس مورد علاقه ام تو فیلم باغ شهاب سنگ ( کلیک )




WIFI

دستگاه مودم تو اتاق منه و گاهی خواهری از وای-فای استفاده میکنه ، اما اغلب اوقات برای دانلود فیلم و سریال ، سیم کارت رایتلمون رو طرح می زنیم . جدیدا دچار سردرد میشم و البته برا 12 نوبت چشم پزشکی هم گرفتم که برم ببینم مشکل چیه ، من قبلا چشمام آستگمات بود ولی بعد از راهنمایی به اینور دیگه عینک نزدم . 


اما فعلا" میخوام وای فای رو جمع کنم ببینم از اینه یا نه ، اگه بود میبرمش میذارمش تو اتاق خواهری . 


خواهری هم که هفته دوم شهریور جوابش میاد ، موندم بین 2 راهی اینکه تهران قبول شه یا شهرستان خخخ ( داداش بد جنس ) اگه بره شهرستان ، دیگه خونمون ساکت میشه و خبری از سرو صداهاش نیست و نبودنش در خونه موج میزنه! اگه هم که تهران قبول شه که گمونم همه همینو میخوایم هم که شرایط مثل قبل خواهد شد .باید دید چی میشه ...