ردپای دوست

خاطراتم را با خدا ثبت میکنم ": )

ردپای دوست

خاطراتم را با خدا ثبت میکنم ": )

نصفه حاجی / نصفه کربلایی

تو پست های قبلی گفته بودم که ما مسافر حاجی داشتیم که میشدن عمو و خاله جانمان که چقدر اینطور که میگفتن مراسم اونجا معنوی بود! امنیت هم ظاهرا" برقرار بوده و به روحانی ها هم گفته بودن که اونجا لباس شخصی باشین و لباس رسمی نپوشین  که ممکنه یه چیزی بشه ، گمونم دائیم بود که میگفت یکی از دوستانشون که خیلی هیئیتی و حزب اللهی بوده و سیبیل داشته رفته حج ، ریششو زده و چه تحویلی اون وهابی ها این بنده خدا رو میگرفتن چون اوشون رو با یه کلی گنده مفتی یا همین شیخ هاشون اشتباه گرفته بودن.


چقدر حرف و سخن از خاطرات اونجا میشه اینجا نوشت ولی برام جالب بود عمو جان اونجا که بود ، به نیابت از غائبین ، طواف مکه رو برا چند نفر که یکیشون من بودم ، انجام داد و چقدر ذوق کردم که اینو گفت!!!


ااون سری مامان اینا هم که کربلا رفته بودن ، هم به نیابت از ما زیارت کرده بودن هم یه سری اعمال مخصوص اونجا رو به نیابت از ما انجام داده بودن!


الان آیا من یک نصفه حاجی / نصفه کربلایی هستم  آیا ؟