به نظرم میشه به بازی آخر ایران امید داشت ، اگه 4-5 تا بازی تدارکاتی خوشگل قبل جام جهانی داشت به نظرم میشد نتایج بهتری گرفت ، بهر صورت بازی دیشب هم ، هم داوری بد و بدشانسی ای بود ، بهر صورت پرتقال رو باید پوستش رو کند!
4 تا ویدیو میذارم جهت تلطیف فضا ( غیر از آخری)
دلداری روبن به فرزندش بعد از باخت مقابل آرژانتین ( کلیک )
حال دیروز من و خیلی از ایرانی ها شبیه حال پسر روبن در جریان بازی ای بود که نتیجه اش باخت هلند بود ، هر چند که
همین چیزهای فوتبال قشنگه ، اشک ها و لبخند ها ...
مصاحبه طنز سرمربی مراکش ( کلیک )
این مصاحبه رو گوش کنید ، حق با مربی مراکشه به نظرم!
مصاحبه طنز سرمربی اسپانیا ( کلیک )
هنوز خیلی ها امید به بازی اخر که پرتقاله دارن ، مثل امیدی که این مادر به بچه اش میده و میگه :
ممکن است تیم ایران در بازی سوم خود (مقابل پرتغال) پیروز شود و به مرحله بعد صعود کند.
الان باید 3 تا به اسپانیا میزدیم - یه کلیپه بود برا بازی هلند - سر فرصت میذارمش - من اون پسرم که داره گریه میکنه ولی خب اسپانیا هم مگه تا کجا بالا میره - نوبت گریه اونا هم میرسه
اقا من برای بازی امشب استرس دارم! امیدوارم ایران ببره! با اختلاف هم ببره.
------------
من اولش خیلی دربند بازی جام جهانی ایران نبودم ، مخصوصا این اواخر که بازیهای دوستانه اش کنسل میشد و اصلا هم عجیب نبود اول بازی اونطوری زیر فشار بازی کنن ، ایرانی ها کلا با تیم قدر و قدرتمند که بازی کنه شاید ببازه ولی بازی و سرعتش خوب میشه و خیلی خوب میشد که تو بازیهای دوستانه مثلا با تیم های قوی مثل هلند یا ایتالیا بازی میکرد ، الان تنها امادگیشون بازی با مراکش بود که اونم برد ولی اینها نباید دست و پاشون رو گم کنن
اقا این سگ و گربه هم همه پیشگو شدن! من تو بازی به خواهریگفتم یه گربهه گفته که ایران میبره و ان دقایق اضافی برگشت بهم گفت پس گو نبردش که ، یه وقت دیدم میگه گل برای تیم ایران
حالا این سری گربه روسی گفته ایران میبره ( کلیک ) ، سگه گفت اسپانیا میبره! ( کلیک )حالا سگه تعداد گلها رو هم گفته ، اخ بشه ایران ببره روی بعضیا کم بشه! میگم این بازی رو ببره میشه 6 امتیازی و صعودش قطعی میشه دیگه ؟ هان؟
اول بازی فردوسی پور گفت خیلی ها حاظرن الان بازی با تساوی تموم بشه ما یک امتیاز بگیریم ، گفتم برو بابا ، مساوی چیه من بهش امید بستم.ببنیبم امشب چی میشه.
-----------------------
اهان یه چیزی جالبتر ، ما بعد از بازی ایران - مراکش رفتیم حرم ، دیدم ملت اون پرچم کوچیک هایی که تو روز قدس و اینا دادن رو اوردن تو خیابون دارن شادی میکنن
پرچم روز قدس من کجاست ؟؟؟ حالا اگه مساوی شد هم بریزیم بیرون یعنی؟
--------------------
بعدا" نوشت :
دوستانی که میخوان بعد از بازی میخوان شادی کنن ، من پیشنهاد میکنم اهنگ زیر رو دانلود کنید تا حسابی بترکونید!
توضیحات تکمیلی : این اهنگش ظاهرا" 2 نسخه داره و تو نسخه جدید ، چیزهای اضافه تر نسبت به قبلیه میگه.
اولی جایی که برای سفر در نظر گرفتیم تپه سیلک بود که تاریخش به حدود 7000 سال قبل بر میگرده! اونجا جالبیش به خاطر زیگوارت ( عبادتگاهش ) هست که البته ظاهرا" یک زلزله ای اومد و مردم اون منطقه رفتن زیر آوار ، مردم اون منطقه تا سال 1310 به اون منطقه شهر نفرین شده می گفتن ولی بعدش کلی حفاری و اینا و اخریش برا سال 1396 بود که دیدن اوه ! خدای من چه خبر بوده اینجا!!!
عکس ها در ادامه مطلب
ادامه مطلب ...
توصیه ها
اول از همه پیشنهاد میکنم برای سفر ، اپلیکیشن های قم گردی ، کاشان گردی و اپلیکیشن دانرو ، رو دانلود کنید و تو گوشی داشته باشید . برای مسیر یابی بین شهر ها برنامه ویز خیلی خوبه ولی متاسفانه تو مملکت ما فیلتره ، گوگل مپ هم بد نیست ولی بعضی جاها ، مثلا موقع رفتن به مسجد جمکران ما رو به ادرسی برد که اون مسیر رو به تازگی بسته بودن و مجبور شدیم دور بزنیم و از یه راه دیگه بریم. سعی کنید یک پاور بانک هم داشته باشید که یه وقت به مشکل شارژ و این داستانا نخورید.
اینم بگم که با اون اپلیکیشن هم مخصوصا کاشان گردی ، اطلاعات کامل در خصوص اون جایی که میخواین برید کسب کنید و نظرات رو بخونید چون ممکنه شما یه تصورخاصی داشته باشین بعد برین ببنید اصلا" یک چیز دیگه بوده و برنامه تون خراب بشه
اگه مثل ما تو یه فصل گرم خواستین برین قم ، تو مسیر یه کلمن اب سرد داشته باشید ولی موقع خوردن ، مثلا" شربت آبلیمو به جای خوردن اب خالی بخورین ، ما بعدش رفتیم فین و اونجا یه چیزی به ما به اسم اکسیر جوانی خریدیم که طعمش شبیه بهار نارنج بود و بیشتر اونو میخوردیم ، فقط زیاده روی کردیم و مثلا" رو سینه احساس سوزه داشتیم ولی اب خالی نخوردیم چون عوارضش زیاد بود ، اخه قبلا ما مسافرت قم رفته بودیم همش هم اب میخوردیم ، وقتی برگشتیم همه افتادیم و تب و گرما زدگی و اینا داشتیم ، خیلی بد بود ، دیه این سری اب خالی نخوردیم ، اب رو بصورت شربت ابلیمو یا شربت اناناس یا شربت اکسیر جوانی خوردیم.
توصیه بعدی اینکه ، اگه کارت ایثار دارید ، بدونید که به جاهایی مثل باغ فین اونو اخر هفته ها قبول نمیکنن.
همچنین یه توصیه ای هم درباره عوارضی ها دارم ، عوارضی قم که 500 تومن بود ولی عوارضی کاشان ، هم ابتدا و هم انتهاش عوارضی بود ، اولش 2500 میدادی ، اخرش فقط قبض رو نشون میدادی و پول نمی دادی ، همچنین ، از اونور اگه از آزاد راه گرمسار - ایوانکه - اب سرد ، بومهن تهران خواستین برگردین ، جاده اش فوق العاده است و خلوت منتها برای عوارضی باید 14 تومن عوارض بدید.
اسم ازاد راه گرمسار ، به ظاهر حرم تا حرمه ولی بیشتر بهش میخوره حرم تا گرمسار باشه ،جاده اش عالیه ، 3 لاینه و رفت و برگشتش جداست و 2 طرف هم زمین هایی شبیه به مرداب و همچنین شوره زار داره، همچنین کاروان سراهای قدیمی ای شبیه به مخروبه داره ، یکی که به نظر تر و تمیز و خیلی هم بزرگ بود ، به نظر می رسید شده بود ایستگاه هواشناسی ، اما خیلی بزرگ بود! یعنی اگه لب جاده بود من ماشین رو نگه میداشتم و میرفتم توش ببینم چجوریه داخلش.
توصیه اخر هم اینکه بدونید مسیر تهران قم که بیابون و کویره ولی فین ، سرسبز تره ( البته نه مثل شمال ) ولی اب و هواش خنک تره و من پرسیدم گفتن که اونجا یک چشمه داره و جوهای ابش واقعا پر ابه! به نسبت قم سرسبزتره و تفریگاه هایی که درخت و اینا داشته باشه ، بیشتره.!البته ما خود قم رو زیاد نگشتیم ، چون نظرمون سمت کاشان بود ولی قم هم احتمالا" پارک های بزرگ داشته باشه.
برای دوستانی که به قم یا جکران نرفتن ، این رو بدونن که برای پارک ماشین ، برای حرم حضرت معصومه ، پارکینگ طبقاتی داره که 5 طبقه تا زیر زمینه و ظرفیت خوبی داره و وقتی داری میری بهتون یک کارت میدن و ساعتی گمونم 500 تومن بود ، برای جمکران هم همینطوره ، رفتین دور مسجد ، بیرون محوطمه ماشنتون رو پارک نکنید ، دور محوطه مسجد بچرخید و برید داخل محوطه پارکینگ مسجد پارک کنید ، اونجا هم ساعتی حساب میکنه و تا اونجا که یادمه نوشته بود ، پارک ماشین برای یک روز 6 تومن میشه .
اگه تو قم ، زائر سرا داخل شهر داشتین حتما یک مسیر یاب تو گوشی داشته باشین که گم نشید تو شهر ( همون ویز یا گوگل مپ )
امیدوارم که اگه رفتین بهتون خوش بگذره
سلام -عید همگیتون با تاخیر البته مبارک باشه
ما از پنج شنبه رفتیم مسافرت تا غروب شنبه که برگشتیم ، این مسافرت از مدتها قبل برنامه ریزی شده بود ، البته قرار شده بود بریم کاشان و ابیانه ولی وقتی که اپلیکیشن کاشان گردی رو نصب کردیم و کامنتهای مردم رو در خصوص روستای ابیانه خوندیم پشیمون شدیم و تصمیم گرفتیم که بریم جاهای دیگه ، نوشته بودن که مردم اونجا بد اخلاقن و این داستانها ، ما هم گفتیم ولش ، میریم یه جای بهتر ، در نهایت نتیجه این شد که رفتیم سیلک و فین . سیلک که شهر خیلی قدیمی هست و بخاطر اسکلت های مردم ان زمان و کاسه بششقاب هاشون علاقه مند بودیم بریم ببینیم ، باغ فین هم که امیرکبیر اونجا حدود 209 سال قبل به قتل رسید هم رفتیم.
من فکر میکردم که تاریخچه باغ فین به قاجار برمیکرده ولی دیدم نه ، برمیگرده به عصر صفویه! خیلی قدیمیه
+بعدش هم برگشتیم قم و رفتیم حرم حضرت معصومه و فردا صبحش رفتیم جمکران و سعی کردم برای دوستان وبی ه در خاطرم بودن دعا کنم
در پست های بعدی ، عکس ها رو میذارم
ساکت نمی ماند و مرتب حرف میزد ، گاهی وقتی که میدید چیزی نظرم را جلب کرده ، می ایستاد و یا در موردش برایم توضیح میداد یا صبر میکرد تا خوب بررسی اش کنم!صدایی به گوشم رسید ، اولین صدای ناآشنا ، مثل همان قبلی ها ، سرم را چرخاندم به سمت صدا و به سمتش رفتم ،
----------
برای دلم خودم می نویسم
همه چیز از آنجایی شروع شد که سنگینی ای روی سینه ام حس کردم و سعی کردم بلند شوم ، صدای آرامی گفت :
_ خیلی وقته که منتظرت بودم!
دستی را که به سویم دراز شده بود ، دیدم ، دستش را به سمت دستهایم برد ، البته بعدها فهمیدم اسمش دست است و اصلا" فایده اش چی هست ، اما حس جالب و عجیبی بود ، باور میکنید چیز نرمی ، باعث شد بایستم؟ نه شاید باورش برایتان سخت باشد. قبل از هر چیز صدا و چهره اش مجذوبم کرد ، گفت :
_ سلام فرشته خانم!
مکثی کرد ، انگار که منتظر بود چیزی بگویم ، تنها نگاهم کرد ، انگار میدانست که لب بر نمی آورم ، صورتش را پیش آورد و بوسه ای بر دست راستم زد ،
_ اسم من مانیا هست ،
در برابرم زانو زد ، صورتش در برابرم بود ، گفتم :
_ مانیا ؟
_ اره و پرسید : اسم تو چیه؟
انگار باید جوابی میدادم ،
بوسه گرمش رو روی لبهایم حس کردم ، حس عجیبی بود ، انگار گرم شده بودم و میخواستم کلمات رو پشت سر هم بر زبان بیاورم
_ امروز ، اولین روزی هست که چشمای قشنگت ، دنیای ما رو میبینه ، دوست داری خودت رو توی آینه ببینی؟
منتظر جوابم نشد ، چیزی را در برابرم گرفت و چیزی داخلش بود ، از چیزی که داخلش بود خوشم آمده بود ، بهش احساس خوبی داشتم
_ خب وقتشه که بریم پیش بقیه
با دستانش بلندم کرد ، دستهایم را گرفته بود و انگار میخواست با او جایی بروم ، من هم با او همراه شدم ...
قسمت آخر دعای افتتاح که گویا این دعا از امام مهدی (عج) هست که در دوران غیب صغری ، توسط نائبش به شیعیان یاد داده شده ، به متن دعا دقت کنید ،
چقدر شبیه وضع و حال امروز ماست
-----------------------------------------------------------------------------
اللهم انا نشکو الیک فقد نبینا صلواتک علیه وآله وغیبة ولینا وکثرة عدونا وقلة عددنا وشدة الفتن بنا وتظاهر الزمان علینا.
بارالها ما ازفقدان پیامبرمان که صلوات ودرود تو براو وآلش باد وازغیبت ولی واماممان وازبسیاری دشمنانمان وکمی عدد وافرادمان وازسختی فتنه هائی که برما وارد شده وازهمکاری وپشت به پشت هم دادن زمانه علیه ما، به سوی تو شکایت می کنیم.
این یکی دو - روز چند تا کار سفارش شده از اینور اونور دیدم که گفتم بگم :
1.استغفار زیاد
2.خوندن دعای کمیل
3.خوندن سوره های عنکبوت و روم
4. و اینکه 100 رکعت نماز بخونیم یعنی 50 تا 2 رکعتی و توصیه شده که در هر رکعت ، سوره توحید رو 10 بار بخونیم.
-------------------
به محتوای دعای سمات دقت کردین ؟ چیز عجیبیه! فرصت شد اونم از دست ندین
التماس دعا دارم از همه تون ، بیاد همه تو هستم
من به درجه ای از عرفان رسیدم که الان میتونم بگم از تعطیلات متنفرم ، مخصوصا تعطیلاتی که باعث تعطیل شدن روزهای دیگه هم میشه! با این همه تعطیلی به کجا رسیدیم آخه ؟ من روز کاری میخوام!
+ حالا بعدا" کارمند بشم حتما پست میذارم من عاشق تعطیلاتم که با خانم بچه هام بریم دور دور!
من قبلا هم گفتم ، بازم میگم
هر کی ازدواج میکنه
1.خط تلفن هاشو میسوزونه
2.اکانت تلگرامش رو میبنده
3.مخاطبینش سابق قبل شوشو رو بلاک اند ریپورت میکنه
( من خودم با عاطی اینکارو کردم)
4.تو وبلاگش یک پست مرده میذاره که نشه هیچ کاری کرد ، نه کامنتی نه چیزی
البته همه اینطوری نیستنا ، ولی اونایی که فکر میکنی اینطوری نیستن ، دقیقا" همینطوری هستن
چند وقت پیش ، خانم کارشناس یزدی گفت ، برای محبت و عشق و علاقه ، پای همسرتون رو بشورین و همه آاااااای مسخره کرده ملتو ، اینطوریه ، اونطوریه ! اسلام به خطر افتاده! این باعث سیاه نمایی شده! اونایی که مسخره میکردین ، حالا تحویل بگیرن ، به بهانه کم کردن استرس ، همه جمع شدن دور هم ، خانم هاشونو ماساژ میدن ، چطوریه که ماساژ دادن باعث عشق و علاقه و همراهیه ، پاشویه کردن ، آفت عشق و علاقه در زندگی زناشویی ؟؟؟
بعد از 2 شب ، پیش آمادگی و درخواست برای تعیین یک سرنوشت خوب در سال آینده ،ۀ میرسیم به مرحله اصلی که قراره که موارد تعیین شده ، امضا بشه و اگرم لازم شد بعضی موارد تغییر داده بشه . خب ، 2 روز مانور داشتیم وحالا میرسیم به اصل قضیه.
من به شخصه امیدوارم که بهترین سرنوشت برای همه رقم بخوره و تو این 2 شب هر کسی از هر جایی که به ذهنم می رسید براش دعا میکردم و سعی کردم اگه کسی بوده که ازش دلخور بودم رو ببخشم. برای مریض ها ، گذشته ها ، پدر و مادر ها ، امام عصر عج و همه ، نبات که یه مسافر کوچولو تو راه داره و خلاصه همه و همه ، دانشجوها ، مجرد ها که متاهل بشن ، متاهل های که 2 نفرن ، 3 تا بشن ، سلامتی و طول عمر پدر و مادر ها و ...
داشتم به این فکر میکردم که یه شب قدر که معادل هزار ماه هست یعنی معادل 83 سال ، چقدر خوبه که در برابر تمام طرز فکرهای قشنگ ، اینطور هم فکر کنیم که موقع حساب کتاب قیامت رسیده و 1 نفر جلوی ماست و داریم می بینیم که چطوری ازش سوالهای سخت ، سخت می پرسن ، ما بگیم اجازه بده یه نگاه دیگه به کتاب زندگی بندازیم و حسابی جبران کاستی ها رو داشته باشیم ، میدونید عین اخرین مرور قبل از امتحان که یهو میگن فلان سوال اومده ، یهو میگیم عه! من نخوندمش و 8 نمره هم داره ، ظزف 5 دقیقه هم میشه یادش گرفت ، میشه جبرانش کرد ....
التماس دعا دارم