ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
چشم انسانها همانند لنز یک دوربین دیجیتال که لنز آن قابل تعویض است عمل میکند ، اگر کمی به عکاسی علاقه مند باشید میدانید که لنزهای متفاوتی برای دوربین های دیجیتال و عکاسی حرفه ای وجود دارد.
کاربرد این نوع لنزها بسته به نوع موقعیت مورد استفاده ، متفاوت است ، مثلا برای عکاسی معمولی یک نوع لنز ، برخی از لنزها نور مستقیم خورشید را حذف ، برخی از لنزها قادرند که از فاصله بسیار کوتاه تصویری مثل یک عکس پانوراما بگیرید و برخی هم برای عکاسی ورزشی وجود دارد.
چشم انسان ( که همانند لنز دوربین عکاسی است ) این تصاویر را به مغز منتقل و در آنجا این تصویر ثبت می شود درست مثل دوربین های قدیمی که تصاویر بر روی فیلم و نگاتیو ها ثبت می شد. چشم انسان در شرایط متفاوت کارکردهای متفاوتی دارد ، بسیار دقت کرده ام در شرایط متفاوت و بسته به موقعیت های مختلف ، چشم انسان کارکرد متفاوتی را دارد.
چند نمونه از پردهه هایی که در شرایط مختلف بر روی چشم افتاده و آنرا خودم به شخصه تجربه کرده ام ، اینجا لیست کرده ام در حالی که قطع مسلم ، موارد کارکرد ، بیش از ان چیزی است که نوشته ام.
هشدار
این پست حاوی مطالب و عکس های +18 است و خواندن آن به افراد زیر این سن توصیه نمی شود.
1.کارکرد معمول و جسمی – دنیایی ( پرده معمولی – دیافراگم عادی )
چشم در حالت معمول ، همه چیز را آنطور که به آن نور دهی میشود میبیند و البته به نظر من چشم همانند یه لنز و بسته به نور دهی های مختلف ، مردمک آن تنگ و گشاد می شود و همه چیز را همانطور میبیند که 80 در صد مردم دنیا می بینند ، یعنی آن طور که هست و خلق شده که باز بسته به نور دهی ها رنگ آن ممکن است کم یا زیاد شود و اینکه می گویند مردها کور رنگی دارند بخاطر همین مسئله است ، مثلا ما نهایتا رنگ آبی کمرنگ و پر رنگ می بینیم ، خانم ها طیف های وسیع و متفاوتی از رنگ آبی را می بینند و زمانی که ما میگوییم آبی ، اونها ما رو متهم میکنند این آبیه ؟ نه این آبیه ؟ این آبی نفتی ، اون آبی فلان ، اون یکی آبی بهمان و ...
2.پرده عفت
پرده همانند یک دیافراگم است ( البته کار خود دیافراگم تنظیم میزان نور است ولی در این پست منظور من تنظیم میزان نور و تعیین نوع افکت در چشم است ) و صحنه را آنطور که می خواهد ، تنظیم و همه چیز را بر همان اساس می بیند ، که از این مورد به بعد چشم از کارکرد عادی خارج شده و نوع دیگری اتفافات را می بیند.
پرده عفت یا همان حیا همان چیزی است که بسته به اموزش های فرهنگی ، اتفاقات و انچه که می بیند را یا رو بر می گرداند تا نبیند یا اینکه به دیدن ادامه میدهد ، مثلا" دیده اید که وقتی یک پسر یا یک آقا ، دختر را می بینند که موهایش بلوند و خوشگل و از شالش بیرون ریخته و توجهات را به سمت خود جلب کرده ، شخص بییننده یا سرش را بر می گرداند تا نبیند یا با چشمانش آنرا دنبال میکند.
3.پرده شهـ.ـوت
زمانی که پرده شهـ.ـوت بر چشم انداخته شد تنها خودش را میبیند و به آن لذتی که خودش به آن فکر میکند می اندیشد ، گمان می کنید خیلی از تجاوزات چگونه صورت می گیرد ؟ از طریق همین پرده .
زمانی که پرده شهـ.ـوت بر روی چشم انداخته شد دیگر هیچ چیز دیگر را نمیبیند ، هیچ چیز را و اینکه اگر کسی مانع از انجام کاری شد که شخص انجام می دهد ممکن است با خشونت وی همراه شود.
پرده شهـ.ـوت کارکردهای متفاوتی دارد ، مثلا زمانی که در اون اوج لذت غیبت کردن از دیگران هستیم ، می بنیم و تک تک سکانس هایی که او چیزی به ماگفته است را آنطور که ما می خواهیم می بینیم و با آب و تاب برای دیگران تعریف میکنیم. یا مثلا شما تصور میکنید تجاوزاتی که به کودکان انجام شد چگونه صورت گرفت ؟ ( برای نمونه این پست )
همچنین ، چیزی که به این پرده رنگ و لعاب بیشتری ( افکت های بیشتر ) ای میدهد فیلم هایی هست که این اتفاقات را بسیار لذت بخش نمایش میدهد ، مثل سایت های پ.و.ر.ن گ.ر.ا.ف.ی ، با دیدن یک فیلم ، چنان لذتی در تصاویر ذهنی اش حک می شود که باعث می شود در سکانسی دیگر ، خودش فاعل باشد و در آن سکانس تنها چیزی که می شنود ، فریادهای لذت بخش همان فیلم پ.و.ر.ن است و نه صداها و ضجه های مفعول را
تا کنون درباره لولیتا چیزی شنیده اید ؟ البته در ذهن دارم 2 پست برایش بنویسم ولی لولیتا در ابتدا یک شخصیت داستانی بود ولی اکنون منظور از لولیتا ، دخترکانی هستند که آنها را برای مصارف جن 30 یتی می دزدند ، دست ها و پاهای آنها را قطع ، قدرت شنوایی و بینایی آنها را گرفته و از آنها به عنوان یک حیوان خانگی استفاده می کنند.
گمان می کنید این اتفاقات ، این لولیتاها یا تجاوزات به کودکان و یا موارد دیگر از سایر نقاط کهکشان به زمین آمده اند ؟ نه خیر ، تاثیرات این پرده و افکت هایی هستند که دارد یا به آن افزوده می شود.
4.پرده بصیرت
به نظر من این می تواند یک نعمت روحانی و الهی باشد که از 2 طریق ( به نظر من ) بدست می آید ،
نخست اینکه ، چون شخص از دیگران تجربیاتی را شنیده و یا خودش تجربه آنرا دارد ، باعث می شود تا بهترین تصمیم را بگیرد.
دوم اینکه ، فرق بین دوروغ و راستی که یک نفر میگوید ، از طریق نگاه ماورایی و معنوی چشم بصیرت حاصل می شود ، چیزی مثل اشعه ایکس که در فرودگاه ها برای دیدن اشیای داخل چمدان و ساک استفاده می شود و از این طریق واقعیت ها نمایان می گردد.
پرده بصیرت بر روی صحنه ای که میبیند می افتد و نور دهی را که تنظیم کرد ، واقعیت برملا می شود و در پرده شهـ.ـوت ، با افتادن پرده بر روی صحنه و تنظیماتی که از قبل روی آن پرده صورت گرفته ، اتفاقات همانگونه می شود که ذکر شد.
5.پرده قدرت
نمی دانم که آیا این پرده باید در کنار پرده شهـ.ـوت جای گرفته شود یا اینکه مجزاست ، اما بهرصورت به نظر من اگر کنترل نشود در چشمه سار شهـ.وت جای میگیرد ، مثلا" فکر میکنید کسی که میخواهد حال کسی را بگیرد و احساساتی مانند حسادت و تنفر افکت هایی از این پرده هستند که اگر شخص ، قدرت اجرای آنرا داشته باشد ، بسیار خطرناک می شود.
در داستان های تاریخ یک شاهی بود که بخاطر اینکه تنها گمان می کرد پسرش به تاج و تختش نظر دارد ، او را کور ساخت ، یکی از خروجی های این پرده قدرت است که با شهـ.ـوت ممزوج شده است .
اینها مواردی بود که به ذهن من می رسید اما اگر بخواهم جمع بندی ای داشته باشم می توانم بگویم باید همه چیز بالانس شود ، برای درک بیشتر تصور کنید که وارد تنظیمات تصویر تلوزیون می گذارید و مثلا قسمت رنگ را تا 100 می برید یا وضوح را کم می کنید ، می بینید همه چیز از کارکرد عادی خودش خارج می شود.
به نظر من اینکه یک پرده بر روی چشم می افتد یک انتخاب خوداگاه یا ناآگاه هست که اگر درست و دارای اراده باشیم می توانیم سریع واکنش مناسبی نشان دهیم. مثلا ، همه می دانیم که در زمان عصبانیت ، تصمیات غیر عقلانی می گیریم ، در زمان عصبانیت چه پرده ای بر روی چشم می افتد ؟
اگر در همان لحظه بتوانیم خودمان را کنترل کنیم و نگذاریم افکت های چون عصبانیت که ناشی از پرده های خاص خود است ، باعث تصمیم های غلط شود ، قافیه را برده ایم ، یا حتی زمانیکه شهــ.ـوت بر ما غلبه می گردد ( جسـ.ـمی – جـ.ـنسـ.ـی – زبانی ) اگر بتوانیم پرده ی بصرت را در آن لحظه روی آن سکانس زندگی بیندازیم ، باز هم برده ایم ، اما گاهی می گذاریم همه چیز با حس لذت های فانی به پیش برود ، می دانیم غیبت زشت است اما لذتی دارد و مشابه همین لذت در سایر شهــ.ـوات هم هست ، از لذت این گناه غافلیم و دیگری که اسیر لذت شهـ.ــوتی دیگر است را کوچک و خوار می شماریم و کلمات ریز و درشت حواله اش می کنیم و می گوئیم اگر ما بودیم اصن یه جور دیگه می کردیم ، یا تو خیلی چیز هستی در حالی که خود نتوانسته ایم در مقابل لذت نوع 1 شهـ.ــوت استقامت داشته باشیم ، دیگرانی که در لذت نوع 2 شهـ.ــوت نتوانسته است استقامت داشته باشند را بازخواست می کنیم.
اگر بشود که هر لحظه حواسمان به خودمان باشد که کیستیم و چه میکنیم و همانند انسان ، آنگونه که در شان اوست زندگی کنیم ، خیلی اتفاقات تلخ رنگ می باخت و جز زیبایی بر صحنه زندگی ما ، سکانسی ثبت و ضبط نمیشد.
راستی شنیده اید که میگویند ، فلان اتفاق تاثیر بسیار بدی روی فلانی داشته ، دقیقا روی کجا و کجای فیزیولوژیک شخص تاثیر گذار بوده ؟ احتمالا پاسخ روی ذهن است ، همان ضمیر ناخودآگاه ، گمان میکنم آن پرده ای که صحبت شد ، تاثیر پذیری اش از همین باشد.
الان با گفته شما
به اینمساله فکر میکنم
درسته گاهی بدون فکر حرفی میزنیم
وگاهی با فکر قبلی
وچقدر فرق بین این دو
بله خیلی فرقه اما جملات و با یه اراده از زبون ما خارج میشه ، جمله ای که قبلا نوشته نشده و انی اون رو به زبون میاریم.
کاملا با حرفاتون موافقم
و باید اعتراف کنم دراین موارد اصلا اطلاعی نداشتم
ممنون از شما
حرف ها ی شما کاملا منطقی و برهان و علت ها صحیحه
الان با مثال ها دقیقا متوجه شدم اما قبل از خوندن متن شما بدون دقتی گذر می کردم از این مسائل.
شاید یه فانتزی یا امر محال باشه که هیچ چنین مسائلی رخ نده
اما واقعا درد آور رخ دادن این اتفاقات
آره برای فهمیدن یه سری چیزا باید چندین مثال عملی که اتفاق افتاده زد
حالا خود همون پرده ها یه طرف ، کار کردن روی ضمیری که اینجور خروجی ها رو میده هم یک طرف
مثلا دیدین تا به کسی از عزیزانمون زنگ میزنیم و اون جواب نمیده چقدر نگران میشیم که نکنه فلان اتفاق براش افتاده باشه و هی ا.ون اتفاق بد جلو چشممون رزه میره و دلشوره میگیرم ؟
ذهن انسان ( ضمیر انسان ) باید خیلی پیچیده باشه و اونه که جسم رو به ساز خودش میرقصونه و به قول خدا یا مثل ادم زندگی میکنه یا میشه بدتر از اسفل السافلین ، خیلی موقع ها اصن به این موضو فک کردم که خب واقعا فرق بین ادم و حیون چیه ؟ تنها جوابی که براش پیدا کردم و خودم بهش رسیدم ، خرد و عقل بود ( جدی میگما ) و تو بقیه چیزا میتونسته که بدتر از حیونا باشه ولی عقل و خرد رو اونا نداشتن و یا اگه داشتن به اندازه انسان پیشرفته نبود.
یه چیز عجیب غریب دیگه در مورد ادما حرف زدنشونه ، که 2 چوره ، یه بار یه جمله رو اول فکر میکنن میگن ، و نوع دوم بدون اینکه از قبل به جمله ای فکر کنن ، حرف میزنن ، کی اون جمله رو میسازه و زبان میگه؟ بهش دقت کردین ؟
یاداشت عالی
سرشار از مطالب که واقعا دنبال نکرده و نمی دونستم.
و تنها تلخ بود اتفاقی که برای دختر ها
بعضی ادما وجدان و احساس به کلی از دست دادن
خیلی تلخه
کاش زمانی هیچ اعمال و رفتار نقض حقوق بشر رخ نده
این رو من هفته قبل نوشته بودم و گفتم بذا یه هفته روش فک کنم تا کامل بشه ، به نظرم ( نظر شخصی منه که ) اون چیزی که باعث بالانس اخلاق و رفتار و این افکت دهی و نور دهی به سکانس های زندگی میشه همون ضمیر ناخودآگاهه که میگن ذهنش خراب شده یا فلان شده.
تمام اون پرده هایی هم که گفتم ، تاثیر پذیری مستقیم از همین ضمیر ناخودآگاه دارن ، نمی دونم چه ارتباطی بین اونها هست ولی هر چی که هست ، میشه اون رو تربیت کرد یا اینکه ولش کنی که تو مسیر اشتباه بیفته و همنطوری هی مراحل حیوانیت رو جلو بره.
زمانی که در مورد این ضمیر نمی دونستم ، نگاهم همون پرده بود ، دیدین کسایی که خیلی عصبانی میشن چشاشون چه رنگی میشه ؟ دیدین کسایی که عاشق میشن کور میشن و همه چیز رو نمی بینن ؟
سالها پیش رفته بودیم پارک ارم ، یه قسمتی بود در خصوص همین هنر افکت و نور دهی و اینا ، رفتیم اونجا همه چیز وارونه شد ، دندونها و لباس سفید مثلا سیاه شد ، رنگ ها یه جور دیگه شدن و برام جالب بود که افکت ها چه میکنن با این زندگی
بله متاسفانه ، خیلی تلخه ، اینکه اینقدر پولدار باشی تا اینکه اینطوری ... اصن حرف زدن دربارش هم خیلی سخته .
امیدوارم