( درختکاری اسفند 97 ) او میوه اش را خرید ، ما درختش را!!!

سلام.

امسال یعنی سال 1398 ، سالی بود که با نهال کاری به استقبال این سال در اسفند ماه رفتیم ، راستش خودم خیلی سر درنیاوردم که دقیقا چجوری شد که تصمیم به این کار گرفتم ، شاید میخواستم امسال متفاوت آغاز بشه و هدفم هم خرید یک نهال گردویی بود که گردوهاش خوشه ای بود یعنی مثلا مثل خوشه انگور همونجوری ، هر نهالش 35 تومن بود و گفتم چه جالب! خب من  یکی دو تا بگیرم تو باغمون بکارم.

متاسفانه اون نهالستانی که این نهال ها رو میفروخت ، حداقل سفارشش برای ارسال گمونم 10 تا نهال بود ، حالا من که 10 تا نمی خواستم گفتم چیکار کنیم چیکار نکنیم که بعد از مشورت با پدر و مادر ، اونا گفتن که خب پایین باغ ما خالیه چند تا دیگه هم بگیر ولی قبلش یه ندا به عمو و خاله  و دایی هام دادم چون اونا هم مثل ما باغدارن ...

 

شوهر عمه جان بزرگه یه سفارش بزرگ داد که ما مثلا 20 تا گلابی میخوایم و فلان قد از اون نهال گردو و بعضی هم 1 یا 3 نهال و کمش یک نهال بود که به حداقل سفارش می رسید . جالبیش  این بود که گفتم من پول رو از شما میگیرم بعد سفارش میدم ها! بعد به همه شون شماره حساب دادم گفتم پول سفارشتون رو بهم بدید ، حالا بهانه ها شروع شد که قدش چقدره ، اون گردو اصلا شمال نمیگیره ، یکی دیگه گفت نه من رفتم تحقیق کردم گفتن که اصلا شمال نمیشه!!! یعنی باید گفت نه به اون همه استقبال و نه به این همه تو ذوق ذنی

یعنی اگه اون نهالستان ، محدودیت سفارش حداقلی نداشت اصلا من به هیچکی نمی گفتم و دیگه پشت دستمو داغ میکنم که اصن دیگه به کسی ندا بدم ، خاله جانمان از مادرم یه طلبی داره ، ایشون بهم گفتن که تو بخر از حساب مادرت!! گفتم من حسابم با مادرم نیست و فرق میکنه ، من نقد کار میکنم ، گفتش الان مثلا ما دستم خالیه بذا سر برج ، من تا 2 اسفند صبر کردم گفتم خب الان حقوق گرفتین و اینا که گفتن نه اصن نمی خوایم!!!

البته شاید من توقع زیادی داشتم ، اما یه کار جالب کردم ، من اولین تجربه خرید نهال پیوندی رو داشتم ، نه اینکه قبلا مثلا نهال نخریده باشیم ، اما اولین باری که مثلا از ارومیه و یه نهالستانی که مجوز جهاد کشاورزی داشت نهال اصلاح شده می خریدم ، تازه ارسالش هم با اتوبوس بود یعنی بار می اومد تهران بعد با یه اتوبوس دیگه ارسال میشد شهر ما که من هماهنگی هاشو انجام دادم. حالا گفتم عه ، دبه درمیارین دیگه باشه ، اون نهالستان خب نهال های مختلفی رو داشت ، یعنی از هر نهال گونه های مختلفش که اینستاش رو هم دیده بودم . قد نهال ها به طور متوسط بین 30 الی 1.30 بودن ، من سفارش گردو داشتم و مثلا 10 نوع گردوی مختلف داشت که دیگه گرون ترینش گردوی مغز قرمز بود.

من گفتم که خب این بودجه ی من  ، بیام از 10 نوع گردوش ، 7 تاش رو بخرم و چند تا هم از نهال های دیگه مثل سیب و گلابی و فندق و پسته. ما شمال درخت گردو داریم ولی اصلا هیچ شناختی از گونه های گردو نداریم ، تو ییلاق ما یه درخت گردو داریم که شاید قدش 5 متر باشه اما پر محصول و پوست نازک ، اما درخت گردو های دیگه ای هم داریم که مثلا حداقل 10 متر قدشه و کم محصول و پوست سخت . قبل از این خرید اصلا من نمی دونستم گردو نر و ماده داره!!! یعنی برای گرده افشانی باید به ازای 10 تا ماده یه نر باشه که تازه اون نر هم باید در جهت باد کاشته بشه که بتونن درست گرده افشانی کنن و الی اخر

خلاصه سفارش هام تکمیل شد و ما به اون طرف گفتیم فلان روز بفرست و من تهران هماهنگ کردم که تا بار اومد سریع سوار اتوبوس شمال کنه و این وسط نهال ها خشک نشن ، وقتی بار از ارومیه ارسال شد بهم زنگ زدن که اقا این شماره راننده اش باهاش هماهنگ کن ، وقتی هم که بار از تهران ارسال شد شماره راننده رو بهم دادن . من به راننده تهرانیه زنگ زدم که اقا تو کی میرسی من ترمینال باشم ، گفت 4-5 ساعت دیگه یعنی مثلا حوالی ساعت 2 ، من ساعت 1 بهش زنگ زدم و اون در دسترس نبود ، بعد براش پیامک میرفت دیگه که من بهش زنگ زدم ، بعدش بهم زنگ زد و گفت چه خبره 100 بار زنگ میزنی ، بارت رو میارم دیگه!!!

هیچی ، من رفتم ترمینال تنکابن منتظر اتوبوس بودم که بیاد ، ساعت شد 2.45 دقیقه ، بهش زنگ زدم کجایی ؟ گفتم ای داد ، فراموش کردم بیام ترمینال تنکابن ، مستقیم رفتم رامسر ، دیگه خودتون تصور کنید دیگه من چه حالی داشتم و هی یادم می اومد بهم میگفت چه خبرته 100 بار زنگ میزنی!!! حالا فقط این اتوبوسیه نبود که ، برای کاشت نهال لازم بود که خاک نهال عوض بشه و من رفتم به اون طرف که خاک نهال می فروخت سفارش دادم یه بار برام ببرم و اون گفت من ساعت 2 راه می افتم و 3 خونتون هستم ، من تازه ساعت 3 بخاطر تاخیر اقای راننده داشتم می فتم که چیکار کنم که لارم تحویل بگیرم ساعت 4 میرسم خونه و جواب خاک نهالیه رو چی بدم !!!!

خلاصه نهال رو گرفتم و بردم خونه  و طبق روش کاشت نهال ، براش محلول درست کردم و چاله زدیم و اونم چه چاله زدنی ، 70*70 که اصن من تا به حال اینطوری چاله نکنده بودم و چه دست دردی گرفتم!!! اینم بگم و شاید بعدا عکس هاش رو گذاشتم ، یه چیزی هست به اسم سوپر جاذب یا هیدروژل که مثل دونه های شکره و اب که بهش بخوره باد میکنه و بزرگ میشه و در نهایت مثل ژله میشه و در زمان تری خاک اب رو میگیره و در زمان خشکی و نیاز ریشه اب رو به ریشه برمی گردونه.

من یه لیست سفارش داشتم و گفتم هر کی نهال سفارش داده بود بیاد خونمون سفارشش رو ببره و اومدن و بردن و من دقیق یادمه که 2 تا فندق هم تو سفارشم بود اما موقع کاشت فثط یک فندق داشتم و اون یکیش نمی دونم چی شد!!! 

برای کاشت نهال من تصمیم گرفته بودم که به همه شون یه پلاک بزنم که مثلا نژاد گردوای که میکارم چیه چون 7-8 گونه مختلف بود و برام مهم بود که بدونم هر گونه محصولش چجوری میشه و از بین این ها ، هر چند شکل و شمایل مغز گردوهاشون شبیه به هم بود ولی با کمی تغییر ، یک گردویی هم بود به اسم گردو پکان که اصلا این گردو مغزش با بقیه خیلی فرق داشت و البته نهالش کوچیک بود و همه شون رو براشون پلاک گذاشتم ، پلاکم هم اولش از این جاسوئیچی هایی هست که داخلش میشه یه اطلاعاتی نوشت ، از اونا منتها بعدا بارون زد و دیدم که رنگش رفته طلق گرففتم و با ماژیک روش نوشتم که این سری رنگش موندگار شد.

زمان کاشت نهال هام اسفند ماه بود و این سری که رفتیم دیدیم که مثلا بعضی از گونه های گردوهام و تمام نهال میوه هام از خواب بلند شدن و بعضی گردوهام هنوز خواب تشریف دارن و مثلا الو یا گلابی که کلی برگ زده بود و من کلی قربون صدقه اش می رفتم . خلاصه من کاشتم و اینطور که اون نهالستانه می گفت اینا سال اول کاشت محصول میدن که نوبرانه است!!!

نهال های عموما قدشون بالای 70 بود ولی نهال پسته هام حدود 30 سانت که گفته بود پسته 2 سالست ، من یه سرچ کردم دیدم که اولا پسته بعد از 5 سال میوه میده که تازه اونم نژاد های مختلف داره ، بعدش هم اینکه پسته تو جاهایی که رطوبت زیاده ، شاید زیاد محصول نده ...

حالا بعد از کاشت نهال ها و داستان هاش و عید دیدنی ها و اینکه امسال چون قیمت آجیل بالا بود و مردم امسال خیلی سراغ آجیل نرفتن ظاهرا مسئول اصناف اجیل گفته که چقدر اونا بخاطر نخریدن مردم متضرر شدن اما حالا ، بیشتر جاهایی هم که عید دیدنی می رفتیم به اون صورت اجیلی که شامل پسته باشه نخریده بودن ، حالا ما رفته بودیم خونه پسر عمه جانمان و اونا اجیل و بادم درختی پوست نازک داشتن ، مامان گفت مگه قرار نبود بخاطر گرون بودن اینا ، مردم اینو نخرن ؟؟ شما خریدین که ، زندائیم ( خانم پسر عمه جان ) گفتن نه کی گفته ما خریدیم.

حالا من کار ندارم اینا خریدن یا نخریدن اما ما که باغ داریم چرا پسته و بادامش رو نکاریم که بخوایم وارد این بازی ها بشیم؟؟؟ البته اینا هم چندین گونه دارن و من یه پسته ی پیوندی دیده بودم که هم سریع الرشده و هم احتمالا زود میوه بده و حالا دنبال نهال های اینا هستم که پیوندی باشن و من بگیرم بکارمشون سال دیگه در زمینه پسته و بادام هم خودکفا بشیم ، انشالله ...

اطلاعات تکمیلی

---

1.اینستاگرام اروم نهال ( اینجا )

من از اروم نهال ، نهال هام رو تهیه کردم که همه چیزش عالی بود هم بسته بندیش و هم ارسالش و هم اینکه با نهال های ارسالی ، یه بسته سم قارچ کش فرستادن که از اون برای سم زدایی ریشه ها استفاده کنم.

2.یه گونه پسته هم هست که اونم لینکش رو اینجا میذارم ، پژوهشکده آریا نهال رفسنجان ( کلیک )

البته من ازش نخریدم و نمی دونم چجوریه 

3.من در این یادداشت از " هیدروژل یا سوپر جاذب " نام بردم که از سایت های زیر و ویدیو های موجود ، اطلاعات لازم رو کسب کردم.

سایت آتیه انرژی ( کلیک )

سوپر جاذب ( کلیک )