ردپای دوست

خاطراتم را با خدا ثبت میکنم ": )

ردپای دوست

خاطراتم را با خدا ثبت میکنم ": )

ندای درون - پارت 1

شاید شما هم حسش کرده باشیدش ، چیزی که در درون ماست و از ما یه کاری طلب میکنه که انجامش بدیم ، حتی گاهی باهامون حرف میزنه و دیالوگ داره . البته خیلی موقع ها هم ساکته ، نمیدونم شاید دلیلش این باشه که بهش میدون ندادیم یا به خواسته هاش توجه نکردیم و این بی تفاوت ها به خواست اون باعث شده که گوشه گیر و منزوی بشه.


اون مطمئنم نه بچه است و نه یه شخصیت لجباز ، یه چیزیه که از به هدف رسیدن و انجام بعضی کارها خوشش میاد . شاید بعضی موقع ها بخاطر کارهامون سرزنشمون هم بکنه اما میل داره که یک کار به سرانجامش برسه . چند باری تجربه اش رو داشتم ...


خب منظورم رو شاید درست نرسونده باشم ، باشه ، امم خب تا حالا تو ذهنتون با خودتون یک دیالوگ رو مرور کردید؟ مثلا همین الان تو ذهنتون بگید سلام! شاید یه کسی تو ذهنتون جواب شما رو بده . شاید هم نه و سلامتون بی جواب بمونه . منظورم  از این پست اونیه که به شما پاسخ میده . اونو دوست دارمش و میخوام ساکت نباشه و باهام حرف بزنه ، گاهی موقع ها هم راهنمایی میکنه و هم نظرات جالبی میده ، یعنی خودش پا پیش میذاره.


تو فیلم آتش بس 1 گمونم یه اشاره ای بهش شد ( اینجا )




قبلا یه پست درباره ندای درون نوشته بودم ( اینجا )  ، اینبار میخوام بیشتر دربارش بنویسم ، من دقیق نمیدونم اون صدا چیه؟ اما دوستش دارم و وقتی با هم صلح بودیم کارهامون رو درست جلو بردیم اما وقتی به هم بی توجه بودیم ، هیچ کاری که درست پیش نرفت که هیچ ، عقب گرد هم کردیم.

نظرات 2 + ارسال نظر
faezeh دوشنبه 30 تیر 1399 ساعت 16:32 http://pavankala.com

جالب بود

لبخند ماه جمعه 11 مرداد 1398 ساعت 15:30 http://Www.labkhandemoon.blog.ir

سلام
خوبین؟
توضیحات درج ویدیو رو براتون خواهم نوشت از اول

سلام.ممنونم.
لطف می کنید.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد