ردپای دوست

خاطراتم را با خدا ثبت میکنم ": )

ردپای دوست

خاطراتم را با خدا ثبت میکنم ": )

امام حسین ع .... ( پست ویرایش شد )

سلام . عزاداری ها و نذرهایی که داشتین قبول باشه و میدونم که در این ایام عزیزانی بودند که رفتند پیاده روی اربعین و خوش به سعادت اونها ، خوبه که کمی درباره این آقای بزرگوار ( امام حسین ) معرفت خودمون رو بیشتر کنیم و البته همه شما از من کم سواد ، بیشتر می دونید . 


ماجرای خلقت آدم رو همه می دونیم تا اونجا که فرشتگان گفتن خدا این چیه آفریدی و خدا گفتش که اگه راست میگین من رو از این اسمائ مطلع کنید ( بقره 31 ) اونا هم آچمز شدن و خدا به ادم گفت اینا رو از اون اسمائ مطلع کن ( بقره 33 ) خلاصه اونام کم میارن و میگن خدایا هر چی تو بهمون یاد دادی ما همونو بلدیم و خلاصه اکی ! بعدم میرن تو بهشت و توسط شیطان فریب میخورن و از بهشت دیپورت میشن بیرون و وقتی آدم خواست توبه کنه ( بقره 37 ) از یه سری کلمات استفاده کرد و خدا توبشو قبول کرد.


حضرت ابراهیم که پدر ادیان ابراهیمی میشه و از از زمان بعد ایشون تاریخ 2 قسمت میشه ، اسماعیلی ها و اسحاقی ها ، اسحاقی ها   نوادگان حضرت اسحاق که خرابکاری کردند و موندش اسماعیلی ها ، بهر صورت ، اونجا سر ذبح حضرت اسماعیل که حضرت ابراهیم تا سر سربریدن پسرش میره  ( 103-105 صافات ) خدا بهش میگه که وَفَدَیْنَاهُ بِذِبْحٍ عَظِیمٍ ( 107 صافات )  " و او را در ازاى قربانى بزرگى باز رهانیدیم" از اینجا یه اتفاقی تو تاریخ میفته و ملت منتظرن ببینن که اون قربانی بزرگ کیه.


سر ماجرای حضرت زکریا ، وقتی توسط جبرئیل از اهل بین مطلع میشه میگه من پسری مثل حسین ع میخوام که همونطوری بشه و سرشو ببرند و تو تشت طلا بذارن و اینا ، حضرت یحیی به دنیا میاد و ازش می پرسن تو همون ذبح عظیمی که وعده اش داده شد ، میگه نه ، من لایق برداشتن نعلین او نیستم ، اون حسین ع هست که بعد از من میاد ، کجا گفته ؟ انجیل متی باب 3 آیه 11


( متاسفانه اون سایت اصلی که بهش لینک داده شده آقا فیله رفته روش ولی من تمام منابع و لینک ها رو برای اهل تحقیق میذارم ، اما اینا هست

( ا دانلود انجیل متی - نسخه فارسی از پیکو فایل )

( سایت انگلیسی کتب مقدس

( صفحه خود کتاب انجیل متی - زبان انگلیسی )


متن منتسب 



توضیحات استاد رائفی پور ( نام امام حسین در انجیل متی )




توضیحات استاد رائفی پور ( نام امام حسین در انجیل متی ) ( سایت نماشا ) 


خب حضرت  یحیی گفتش که یه حسین ع نامی میاد و اون ذبح عظیم که پرسیده شد  این شخص همون ولی بعدش زمانی که اون شخص یهودی رو به جای مسیح گرفتن و به صلیب کشیدن و فک کردن مسیح واقعی اونه که نبود و تو انجیل برنابا  که از همون دوران مونده و این رو تصدیق کرده که مسیح به صلیب کشیده نشد ملت فک کردن ذبح عظیم همون مسیح هست.


تاریخ اینجا واینستاد ، تو شبکه ولایت در مورد امام حسین به اتفاق جالب رو نقل میکنه ، زمان کشور گشایی این خلفا ها و مسلمونا ، این میرن میرسن به یه کلیسا که یه جمله ای روی سنگ نوشته شده بوده به این مضمون ( البته اونا چون مسیحی بودن که نمی فهمیدن اشاره اش به چیه ) نوشته شده بود " آیا کسانی که حسین را میکشیند امید به شفاعت دارند ؟ " 


همچنین تو کتاب دیگه ای از همین یهودی ها به نام نبوئت هیلد ( کلیک ) اونجا باز به شخصی اشاره میکنه که چه به سر حسین ع میارن ، انگار خدا داشته میگفته اون ذبح عظیم کس دیگه است ها ! اصلا دقت کردین که خود "یاسین"  ( سوره 36 قران یس ) میتونه مخفف شده " حسین " باشه که سرش یعنی حرف ح جدا شده باشه ؟


خب برسیم به زمان پیغمبر خودمون حضرت محمد مصطفی ، جبرئیل از آینده امام حسین پیغمبر رو مطلع میکنه و خاکی از کربلا رو براش میاره که اون خاک در روز عاشورا خون میشه 


توضیحات استاد رائفی پور در خصوص تربت امام حسین (ع)




توضیحات استاد رائفی پور در خصوص تربت امام حسین (ع) ( سایت نماشا )


اون تربت همین الانش هم روز عاشورا خون میشه ، حتی کلیپ هایی هم هست که نشون میده اون سنگی که سر امام حسین ع روی اون قرار گرفت ، اون سنگ هم خون 

هم ازش خون جوشش میکنه ، 


در انجیل متّی باب 24 آیه 27 آمده است:

(همچنانکه برق از مشرق ساطع شده تا به مغرب ظاهر می‌شود، ظهور پسر انسان نیز چنان خواهد شد، آنگاه علامت پسر انسان در آسمان پدیدار گردد و در آن وقت جمیع طوایف زمین سینه زنی کنند و پسر انسان را ببینند که برابرهای آسمان با قوّت و جلال می‌آید. اما از آن روز و ساعت هیچکس اطلاع ندارد حتی ملائکه آسمان. بنابراین شما نیز حاضر باشید، زیرا در ساعتی که گناه نبرید پسر انسان می‌آید.)


حتی اینجا هم اشاره میکنه که یه چیزی هست که جمیع امتها براش سینه زنی میکنن و شاهد هستیم در مراسم اربعین همه جور ادمی از سنی و شیعه و کرد و مسیحی و از کشورهای مختلف خلاصه میان.


خب الان 2 تا بحث مطرح میشه ، اول بحث اول رو جمع کنم ، از همون ابتدا که مسیح اومد یهودیت پسش زدن و در صدد قتلش بر اومدن ، حضرت محمد هم باهاش همچین کاری کردن و برخی از نزدیکانشون از یهودی ها خط میگرفتن تا اوتجا که وقتیکه امام علی ضربت خورد گفتش به خدای کعبه رستگار شدم بعدش گفت بگیرین پسر زن یهودی رو




فَدَیْنَاهُ بِذِبْحٍ عَظِیمٍ


سرانجام تاریخ به روزی رسید که اون ذبح عظیم انجام شد ، عزیزترین خلق خدا و سیدجوانان اهل بهشت که پیامبر اسلام به مسلمونا معرفی کرد ، یحیی به اونایی که ازش پرسیده بودن و اسمشو گفته بود و وقتی همه چیز فراموش میشه و همه میان که تموم کنن کار رو و اونایی که مونده بودن دیگه خالص خالص بودن و آسمانی شدن.


در ماجرای همین ذبح عظیم شباهت هایی بین امام حسین و داستان ابراهیم و اسماعیل هست ، چاقو گلوی اسماعیل رو نبرید ، چون خواست خدا بود ، چاقو گلوی امام حسین رو نبرید چون جای بوسه خواهر و مادرش بود ، اما اونی که سر رو از پشت برید ، امام حسین میخواست بهش حجت رو تموم کنه گفت ببین ، تو این مورد رو بی خیال شود من هر کاری کردی رو ندید میگیرم ، ببین خون ازم زیاد رفته ، صبر کنی همینجا تموم میکنم اما وقاحت اون ملعون به حدی بود که گفت نه همین الان و تو همین شرایط ( حالا همین شخصیت تربیت یافته طرز تفکر یهودی هست ) و البته یادمون باشه همین شخص جانباز جنگ های امیرالمومنین هست ( گمونم صفین بود ) ولی  صفاتی داشت که به اوج اسفل اسافلین رسوندش.


بله ، قربانی شدن اسماعیل به ذبح عظیم بخشیده شد ، اون ذبح عظیم نه حضرت مسیح ( که داستان درآوردن براش که خنجر سرنوشت اینطوریه و اونطوریه و خون پسر خدا سرش هست ) ، بلکه نوه خاتم الانبیا و فرزند فاطمه س هست و اصن این جنس این آقا یه جوریه که همه رو با هر فرهنگ و نژادی رو جذب میکنه ، شنیدم میگن چون حسین از همه چیز خودش گذشت ، از طفل 6 ماهش ، از پسرش علی اکبر ، مادرش فاطمه س که بین در و دیوار مضروب و مجروح و پدرش هم در محراب نماز  مجروح ، خلاصه این اوج یه کسی هست که همه چیز و همه بستگان خودش رو در اسلام داده ، خدا چون نمیتونه مقام خدایی خودش رو بهش بده ، غیر اون هر چی بوده به این داده و مقام بالایی داره و یه جورخاصیه که نمیتونم بیانش کنم.





توضیح استاد رائفی پور در خصوص رد  پای  یهود در قتل اهل بیت  




توضیح استاد رائفی پور در خصوص رد  پای  یهود در قتل اهل بیت  ( سایت نماشا )


من اشاره کردم که بعد از ماجرای بخشیده شدن حضرت اسماعیل به ذبح عظیم همه دنبال اون ذبح عظیم بودن که ببینن اون کیه ، دقت کنید خود شخصی که نفوذی بین حواریون بود خود همون ، شبیه مسیح شد و کشته شد و دیگه هیچ اثری از اون شخص تو تاریخ نیست ، این احتمال وجود داشته که دم ودستگاه خود یهود دنبال ذبح عظیم بودن و حتی بعد از اون نبوئیت هیلد ، خواستن واو به واو اون ماجرا رو عینا اجرا کنن ، بخاطر همین نفوذی هایی داشتن در بین مسلمونا، امثال کعب الاحرار و حالا اونور آدمایی مثل شمر ، مثل یزید اینا تحت تاثیر تفکر یهودی که این داستانا رومیدونستن بودندو حالا همون زمان مشاورانی تو دستگاه یزید بودن که همونا خواستن این ماجرا همونطورکه گفته شده اتفاق بیفته ، چون اونا خط داشتن.تازه کتابی مثل نبوئید هیلد ، کتابی هست که دیگه لو رفت ، اینکه دیگه چه چیزها و پیشگویی هایی داشتن بماند ، ضمن اینکه فراماسونها ( شیطان پرستا) میگن که باید آدم خوبها رو کشت تا شیطان بهشون انرژی بده ، حالا اگه اون انسان خوب ، یه مقام والا داشته باشه و کسی مثل حسین باشه چی ؟ همچنین تو ماجرای حمله به خیمه ها ی ابا عبدالله یه سری با قیچی حمله کرده بودن ، واقعا چه هدف شومی داشتن ؟



به یه چیزی دقت کنید ، یهودیت فعلی دین نیست بلکه نژاده و باید برای یهودی بودن مادر یهودی باشه ، طبق عقاید مسخری یهودی و انحرافیشون بعضی از فیلم هاشون که من دیدم اصن یه طرز تفکریه که یه ملت رو به انحراف میبره.



اما اینور ما یه چیزی داریم به اسم اربعین که خیلی هم سفارش شده و حتی برخی از ائمه دعا کردن برا اونایی که اربعین میرن زیارت ، درسته شلوغه اما پیام هایی داره.

تصور کنید برا امام شهیدی که ملت اینطوری راه می افتن میرن ، امام زندش بیاد چقدر ملت میرن ؟ خودشون از هم پذیرایی میکنن ، خودشون هوای هم رو دارن ، این اونج تفکر شیعست .


از خدا میخوام زودتر ظهور امام عصر عج رو برسونه که درکنارش حضرت مسیح هم بازمیکرده و دنیا همونطور که وعده داده شد به صالحین میرسه


جملات انگیزشی 4

اگر ...



اگر زندگیت بر این جمله بنا شده باشد که " هیچ چیز غیر ممکن نیست " ، اگه کسی بهت بگه نه ، تو بهش میگی تازه اولشه!

 





راه موفقیت


موفقیت یه راه صاف و مستقیم نیست ، یه وقتایی میره ته دره و بعد دوباره میره سمت قله

 


منتظر نباش


منتظر نباش ستاره بخت و اقبال خودشو با تو تطبیق بده تا موفق بشی ، صورت فلکی خودتو بساز

 


تفاوت بین انسانها


چیزی که بین انسانها تفاوت ایجاد میکنه ، اینه که وقتی واقعا برای چیزی تلاش کنی ، دیگه هیچ جوره نمی تونی بیخیالش بشی

 


مهم نیست


مهم نیست بقیه راجع بهش چی میگن ، مهم نیست بقیه بهت چیا میگن

 


بفهم قبل از اینکه ...


تو باید بفهمیش قبل اینکه واسه بقیه قابل فهم بشه

 


اجازه نده که ..


اجازه نده که هیچکس ، دوست ، خانواده ، آشنا ، معلم یا هر کس دیگه ای بهت بگه : " رویایی که برا خودت یا خانوادت داری ، غیر ممکنه " چون ممکنه! لطفاینو گوش کن و احساسش کن ، از صمیم قلب دارم میگم بهت ، هر چیزی که بخوای میشه!

 


تمام کاری که باید بکنه اینه که ...


تمام کاری که باید بکنی ، اینه که بذر خودت رو بکاری ، بهش آب بدی و باورش داشته باشی ، همین باعث شده که انسان های موفق در جایگاه موفقیتشون قرار بگیرن ، چون هیچوقت باورشون رو از دست ندادن ، باید به مقصدت ایمان داشته باشی و شروع به کار کنی.زمان کمتری راجع بهش حرف بزنی و زمان بیشتری رو صرف اینکه عالی بشی و بهش برسی.

 


خودت رو در اون موقعیت موفقیت قرار بده ...


مثلا اگه داری کاری رو انجام میدی و دوست داری که کاری که عاشقش هستی رو انجام بدی ، بعد از کارت انو انجامش بده

 

 

باید شروع کنی


باید شروع کنی به ساختن رویاهات ، برندت یا هر چیز دیگه ای که همیشه میخواستی

 


اگه انجامش ندی


اکه انجامش ندی ، هیچ چیز ممکن نخواهد بود ، اما اگر سعی کنی انجامش بدی حداقل امید داری ، اکثر مردم حتی شانسشون رو هم امتحان نمی کنن ، اکثر آدمها که امتحان میکنن به راحتی متوقف یا تسلیم میشن .

 


تعداد خیلی کمی


تعداد خیلی کمی تلاش میکنن ، تلاش میکنن و تلاش میکنن و هیچوقت تسلمی نمی شن و اینها همون هایی هستند که به موفقیت و پیروزی می رسند.

 


  اگه میخوای به چیزایی که میخوای برسی


اگه زرق و برق میخوای

اگه جت شخصی میخوای ، کار کن ! اینطوری بدستش میاری !

 


پل بین رویا و واقعیت ...


پل بین رویا و واقعیت ، کار کردنه


یه رویا همیشه رویا می مونه اگه شهامت کارکردن رو نداشته باشی

 


اسمش توهمه!


رویا پردازی بدون کار اسمش توهمه!

 


ایده های بی نظیر تو ..


تو ممکنه ایده های بی نظیری داشته باشی ، باید روی خودت حساب کنی ، نباید بگی این ایده یه ایدست مثل ایده های دیگران ، جوری که تو بهش فکر میکنی و انتظار داری که عملی بشه خاص خودته و فقط خودت میتونی اونطوری عملیش کنی!

 


صحبت افراد بازنده اینطوریه !


دنبال دلیل و بهانه نباشین ، چون این صحبت برای افرادیه که ما بهشون میگیم بازنده!تو باید مشتاق باشی و فقط روی انجام دادنش تمرکز کنی

 

 

تمرکز  کن ...


تمرکزت رو روی یک چیز بذار ، روی یک نقطه و با تمام انرژیت فقط همون نقطه رو آبیاری کن ، اگر آب موجود رو روی دونه های زیادی بریزی ، برای یه دونه آب زیاد و کافی نخواهی داشت دیگه ، پس فقط تمرکز کن

 


اینطوری به واقعیت می پیونده ...


استیوجابز گفت که اگه به اندازه کافی به چیزی که میخوای باور داشته باشی ، انوقته که میتونی ببینیش ، چون اون موقعست که دیگران هم باور میکنن و اونها هم شروع به تولید میکنن ، پس تو باید هر روزت باورت به رویات رو تقویت کنی و پرورش بدی ، اینطوری به واقعیت می پیونده

 

 

 

 

 

2 تکنیک طلایی برای موفقیت

 

شما نمی توانید متوسط باقی بمانید چرا که متوسط بودن ، "شرایط و افراد متوسط" را جذب می کند.شما باید عالی باشید چرا که در این صورت افراد و شرایط عالی را به سمت خود جذب خواهید کرد.اما زمانی که معمولی باشدی ، شرایط و افراد معمولی را به سمت خود جذب میکنید.

 

اصل شماره 1


یکبار هدفتان رو بلند و واضح بگوئید ، سپس ساکت شده و برای آن تلاش کنید.

 

تنها یک مرتبه ، آنچه را که می خواهید ، تصور و توصیف کنید ، پس از آن باید خودتان را مسئول حرفی که بر زبان آورده اید بدانید.حتی میتوانید آنرا به دوست خودتان هم بگویئ تا آنها نیز شمار ا مسئول بدانند اما پس از آنکه یک مرتبه آنرا بیان کردید دیگر صحبت نکنید و اقدام کنید.

 

هر نتیجه ای که در زندگی بدست می آورید ، حاصل اعمال شماست ، حالا اگر آن نتایجی را که میخواهید بدست نمی آورید باید بدانید که رشد کردن یک درخت ، از یک بوته زمان بیشتری نیاز دارد.بله ممکن است بگوئید که 3 ماه است که درس میخواندی ، مکن است بگوئید که یک سال است که در حال تلاش کردن هستید ، بله ممکن است بگوئید که 2 سال است که در خال زمت کشیدن هستید با این وجود نتیجه ای نمی گیرید ، اگر می گوئید که 2 سال است که در حال تلاش هستید پس میخواهید سی سال بعد زندگی خود را چیکار کنید؟ بنابراین موفقیت نیاز به زمان دارد.باید تلاش کنید ، هدف خود را بگویید ، روی کاغذ بنویسید و به آن نگاه کنید و برای رسیدن به آن تلاش کنید.

 

همیشه دنبال تایید دیگران نباشیم که به آنها بگوئیم میخواهیم در میان افراد برتر قرار بگیریم ، ساکت شویم و به جای آن تلاش کنیم و به دیگران نشان دهیم که توانایی آنرا داریم. ما گاهی دروغ می گوییم که میخواهیم عالی باشیم ، می گوییم می خواهیم پیشرفت کنیم و در زمینه کاری خود خبره باشیم ، بیش از حد صحبت میکنیم ،دست از صحبت کردن برداشته و تلاش کنید.

 



اصل شماره 2


به خواسته خود پایدارو در انجام آن متعهد باشید

 

برای هدفتان سخت تلاش کنید ، در تک تک فرصت هایی که بدست می آورید ، هر شانسی که بدست می آورید.همچنین برای بدست آوردن اهداف کوچکتر نیز سخت تلاش کنید. مثلا اریک توماس ( گوینده ) هر روز ساعت 3 صبح بلند میشود و هر روز ورزش میکند ، برخی از کارهای کوچک را هر روز انجام میدهد .

 

اگر میخواهید ظرف بشورید ، آن کار را کامل و با دقت انجام دهید ، اگر قرار است خانه را تمیز کنید ، آن کار را کامل و با دقت انجام دهید ، در محل کار خود وظایف خود را کامل انجام دهید ، تنها زمانی که حس خوبی دارید ، کار نکنید ، هر روز تلاش کنید ، هر روز کار کنید.زمانی که به اهداف خود پایبند باشید به راحتی موفق می شوید.شما در تلاش برای انجام کارهای بزرگ هستید در حالی که به انجام کارهای کوچک توجه نمی کنید.

اگر به اهداف کوچک خود پایبند باشید روزی به خود خواهید آمد و خواهید دید که پیشرفت زیادی کرده اید.

 

اگر دستیابی به اهداف آسان بود ، هر کسی میتوانست به آنها دست پیدا کند.چیزی در درون شما وجود دارد که باعث می شود متوسط نباشید.هیچ یک از ویژگی های شما متوسط نیستند اما همیشه محتاط هستید زیرا متوسط بودن آسان است.متوسط بودن آسان است.

 

ممکن است مادر ، پدر و حتی معلم شما به شما کمکی نکنند و شما را باور نداشته باشند اما ایمان دارم که شما عالی هستید و شما به چالش کشیده می شوید تا عظمت خود را درک کنید. شما به چالش موفقیت دعوت شده اید که در تک تک فعالیت های خود عالی باشید.واقعا حس خوبی دارد که در راستای عظمت خود به پیش می رویم.

 



به خاطر داشته باشید اگر انجام آن آسان بود ، هر کسی میتوانست انجامش دهد ، شما به هیچ وجه معمولی و متوسط نیستید و دوست ندارید که حتی یک روز دیگر از زندگی خود را در شرایط معمولی به سر ببرید.

 


یا شگفتی آفرین باشید یا فراموش خواهید شد.

 

جملات انگیزشی 3

وقتی 3 برابر دیگران مقصریم


یادمون باشه وقتی که انگشت اشاره مون رو میگیرم سمت بقیه و میگیم :

" پدر ، مادر ، دوست ، آشنا ، فامیل ، جامعه ، ملت ، آمریکا ، اروپا  ، مریخی ها ، فرازمینی ها ، یوفوها و ... " اینا همه مقصرن و باعث شدن من به هدفم نرسم ، در واقع من بصورت ناخودآگاه ، با یک انگشت بقیه رو نشون میدم اما با 3 انگشت  به خودم اشاره میکنم دارم و دارم  میگم  من 3 برابر بیشتر مقصرم !





به جای ناله کردن ( چـ.ـس ناله کردن ) کاری کنیم


کلیپ های انگیزشی رو که نگاه میکردم همه اونها اشتراکا یک حرف میزدن ، دست از ناله کردن برداریم و کاری کنیم ، دست هامو بزنیم سرزانومون و بلند شیم ، یکی از مهمونای ماه عسل ، یک عزیز ابوالفضل نامی بودن که داستان زندگیشون و عزم و ارادشون بسیار تحسین بر انگیز بود ، ایشون هم دقیقا همین حرف رو زدن که به جای ناله کردن ، بلند شیم و کاری کنیم ..





چطور نگاه میکنیم ؟


خدا وکیلی چطور به زندگی نگاه می کنیم؟ اگه شما به من یک شاخه گل هدیه بدید ، من چطور باید با این هدیه شما برخورد کنم؟


1.همش نگران این باشم که این گل پر از تیغ و خاره و بگم نمی خوام این گل رو ، پوست دستم رو زخمی میکنه و این هدیه رو رد کنم؟!


2.تشکر کنم و بوش کنم و از عطرش سرمست بشم و در حالی که حواسم به خارهاش هست تشکر کنم و بگم ممنونم از این هدیه زیبا که باعث شد روزم زیبا شروع بشه؟


آره ، ما انتخاب میکنیم! میتونیم روزنامه رو برداریم و یه راست بریم صفحه حوادثش که بله فلانی فلان کار رو کرد و قتل های زنجیره ای کرد و اون یکی اسید ریخت رو نامزدش چون بلد نبود ابراز عشق کنه یا نگاهی به صفحات دیگه هم بندازیم و از موفقیت های دیگران هم باخبر بشیم و بگیم تو این اوضاع هم میشه پول پارو کرد ، میشه موفق شد ، میشه رتبه 1 آورد!





ورودی ها ضمیر ناخودآکاه ما چیه ؟ اخبار غم و غصه و بد بختی و اون اهنگ حال منم خرابه ؟

یا نه ، اخبار شاد و انرژی بخش با ترانه های مثبت و مثلا اون اهنگ یه صبح دیگه که ثانیه های تو داره میره!





پ.ن : ویدیوها اضافه شد!

جملات انگیزشی 2

صبح ها که از خواب بیدار میشین  ، انگیزتون چیه ؟







دلیلتون چیه ؟


  • صبح ها که از خواب بیدار میشی انگیزت چیه؟
  • دلیل کاری که الان داری میکنی چیه ؟ چرا داری انجامش میدی؟
  • دلیلتون برای زندگی چیه؟
  • واقعا میخوای در مسیر موفقیت ، همه اهدافت رو خلق کنی ؟ مطمئنا خسته میشی!

 


پیداش کن


  • اگه میخوای یه زندگی موفق داشته باشی ، یه زندگی پر از موفقیت و خوشبختی ، باید هدفت رو پیدا کنی

 


اگه ندونی


  • اگه ندونی هدفت چیه ، اگه ندونی انگیزت چیه و از چی الهام میگیری ، اونوقت هیچ دلیلی برای بهتر کردن زندگیت نداری
  • چطور میتونی زندگیت رو ارتقا بدی اگه دلیلی برای اینکار نداشته باشی؟

 

 

اگه هدف و انگیزه داشته باشی


  • اگه یه دلیل قوی داشته باشی بهت قدرت مضاعف میده
  • پاهای بیشتری بهت میده ، زمان بیشتری بهت میده ، جرات بهت میده

 

 

تو فرق میکنی


  • چرا تو با بقیه که دارن همین کارها رو میکنن فرق میکنی ؟
  • چی تو رو برجسته کرده ؟ چرا تو انقدر مهمی ؟

 


جوابت رو پیدا کن


  • جواب این چرایی رو پیدا کن
  • جواب این چرایی ، تو رو به جلو هل میده حتی وقتی احساس میکنی دیگه قدرت بلند شدن و ادامه دادن نداری
  • جواب این چرایی ، به تو قدرت جنگیدن میده زمانی که بقیه تو رو به حساب نمیارن

 

ثابتش کن


  • میخوای به اونایی که میگفتن نمیتونی اثبات کنی که اشتباه میکردن؟
  • اینکه ثابت کنی حق با تو بوده؟

 

 

هدفت چیه؟


  • هدفت رو بنویس!
  • هر جا میری با خودت ببرش
  • عمیقا حسش کن
  • هر روز به خودت قول بده که رویاهاتو زندگی خواهی کرد ، بدون هیچ عذر و بهانه ای



یکی منتظره که


  • یکی منتظره که گند بزنی
  • یکی منتظره که تسلیم بشی 
  • یه نفر منتظر اینه که شکستت رو ببینه

 


چالش


  • وقتی زندگی به چالش کشیدت ، چیکار میخوای بکنی ؟
  • وقتی در بدترین نقطه زندگیت بودی ، میخوای تن به شکست بدی یا یه حرکتی بکنی برا موفقیت؟

 


حواست باشه


  • پشت سرت رو نگاه نکن ، فقط یادت باشه از کجا اومدی!
  • اجازه بده انگیزت تو رو به جلو هل بده
  • وقتی چیزی رو که میخواستی و بهش رسیدی ، اون لحظه رو جشن بگیر
  • وقتی زمین خوردی ، بلند شو ، گرد و خاکت رو بتکون

 


وقتی هدف و انگیزتو پیداش کردی


  • هر اتفاقی هم که بیفته بازم بی خیالش نمیشی
  • این تکه از تو هیچوقت عوض نمیشه ، این انگیزه هیچوقت از بین نمیرده
  • این هدف همیشه زندست
  • مهم نیست زندگی چند بار زمین میزننت ، هدفت هر بار از زمین بلندت میکنه
  • این همون چیزیه که من بخاطرش برای رویاهم میجنگم
  • این همون چیزیه که من بخاطرش هیچ جواب "نه" ای رو نمی پذیرم
  • وقتی زخمی شدی باز ادامه میدیش
  • تو روزهای ابری و طوفانیت ، دنبالش مینکی و ادمه میدی 
  • هدف اون چیزیه که به وجدت میاره
  • هدف اون چیزیه که باعث میشه صبح زود از خواب بیدار بشی
  • هدف اون چیزیه که همیشه آتش درونت رو روشن میکنه

 


هدف میتونه نخواستن یک چیز باشه


  • مثلا کسی رو در گذشته دیدی و با خودت میگی ، زندگی من مثل اون نمیشه

 


من انجامش میدم!


  • مهم نیست چی پیش میاد
  • خانوادم روی من حساب کردن
  • دوستام روم حساب میکنن
  • من روی خودم حساب میکنم

 

تماس از محک

ضرب المثلی هست که میگه تو نیکی کن و در دجله انداز ، که ایزد در بیایانت دهد باز

البته امروز چند تا اتفاق افتاد ها ولی یکیش همینه


من هر ماه مبلغی رو به عنوان انفاق به موسسه محک کمک میکنم  ، امروز هم مثل روزای دیگه کارامو داشتم میکردم و به این فکر میکردم که آیا مسیری که در پیش گرفتم برای موفقیت آیا اصلا درسته ؟ تو همین فکرا بودم که دیدم یه شماره ناشناس 021 بهم زنگ زد ، شمارش رند هم بود ، اولش نگفتم الو تا ببینم کیه ، اونم اولش حرف نزد ، بعد یه مکث کوتاه گوشی رو برداشتم و از سالن رفتم بیرون.





گفتم که سلام ، بفرمائید ، دیگه شروع کرد دیگه ، یه خانمی بود که میگفت از محک تماس گرفته و از اینکه هر ماه مبلغی هر چند کم رو ( البته دقیق اینو نگفت ) کمک میکنم خیلی تشکر کرد و اینا و چند تا سوالم پرسید.ازش پرسیدم که میشه مو رو بلند کرد و اهدا کرد به اونجا ، گفتن نه ، اینو نداریم. پرسیدم که امکانش هست حضوری بیام محک و یه بازدید داشته باشم  از اونجا ، گفتش آره و یه شماره بهم داد گفتش زنگ بزن به اون و هماهنگ کن و بیا.


یه روز باید برم محک ، خیلی دوست دارم برم ! 


پ.ن = دوست دارم 3 تا کار رو تو این دنیا انجام بدم

1.رفتن به بیمارستان سلولهای بنیادی و کمک به بانک مربوطه

2.رفتن به موسسه محک 

3.پر کردن کارت اهدای عضو


پ.ن 2 : برای کمک ماهانه به محک لازم نیست ماهی خیلی کمک کنید ، حتی با ماهی 1000 تومن هم میشه ، باور کنید از پولی که کمک میکنید ، اون پول برکت پیدا میکنه


پ.ن 3 : من همیشه از کد ussd  برای کمک به محک استفاده میکنم و پیشنهاد هم میکنم اگه میخواین ماهانه کمک کنید ، اول یه تماس بگیرید یا از تو سایت ثبت نام کنید تا به شما یه شناسه بده ، البته خیلی شاید مهم نباشه ولی بهر حال من شناسه ام رو گرفتم


*733*23540#

چشم تنگ دنیا دار را یا قناعت پر کند یا خاک گور...

امان از ارث و میراث که پیوندها رو پاره میکنه و قشنگ گند میزنه به تمام خاطرات و پیوندهای فامیلی 


مادربزرگ جانم ، جات خالی ، این بچه ها یی که امروز یاغی گری پیش گرفتن رو فقط تو میتونستی افسار بزنیشون ، اونایی که افسار پاره کردن و  اشک بابابزرگ رو در آوردن ، چرا اونایی که بیشتر دارن حرص بیشتری دارن ؟ اندازه یهودی دارن ولی بازم چشمشون دنبال مال و منال بقیه است.


امیدوارم خونه ییلاقی نره دست دایی بزرگه ، اگه بره برای همیشه و تا ابد پای ما از اون خونه و ییلاق می افته. خدایا خودت اینایی که امروز زورشون به یه آدم پیر میرسه و اشکشو درآوردن که رفت خونه خاله مثل ابر بهار گریه کرد ، خودت عاقلشون کن . 

عاطی رفت !

از همینجا به سمع و نظر می رساند که عاطی بود ؟ همون که بهم جواب رد داده بود! هیچی تو استوریش دسته گل خواستگاری شوشو رو گذاشت و اینم رفت ، ایشالله که همه برن خونه شوشو




من از استوری و هیستوری خوشم نمی یاد ، 

عکس گل خواستگاریمو  میگیرم همینجا میذارم ! والا ! شایدم شبیه پیچ و مهره عشقولانه در کردیم!


قبلا گفته بودم که امیدوارم همه به هم برسن ؟ 


اگه صادق 6 ماه پیش بودم اون اهنگ شب ازدواجشه رو میذاشتم ولی الان میگم خاتون کجا و عاطی کجا 


در ادامه هم اهنگای غمناک پست اون یکی وبم رو گذاشتم


 

ادامه مطلب ...

آخر هفته ها و تعطیلات

من با آخر هفته ( 5 شنبه و جمعه ) و روزهای تعطیل مسئله دارم ، نمی تونم تو خونه بشینم و یه کار رو درست انجام بدم ، روزای معمول هفته میرم کتابخونه و اونجا در آرامش کارامو میکنم و خیلی هم راضی هستم اما تعطیلات نه


من چیکار کنم به نظرتون ؟

باغ پرندگان تهران ( + عکس )

سلام ، روزگار و روزگارتون خوش و ایام به کام


این هفته ، هفته ی خوبی بود که شروعش که میشد شنبه برابر بود با کند شدن دندون درد من و یکشنبه اش هم که مصادف شد با رفتن ما به باغ پرندگان تهران که البته عکس هاشو در 2 کیفیت کم ( در وبلاگ ) و کیفیت اصلی ( لینک به سایز اصلی ) میذارم و الانم در حال آپلودشون هستم.


ماجرا 1


من یه دختر دایی دارم که 13-14 سالشه و این بنده خدا از کودکی مشکل ؟؟؟ داره که باعث میشه روده هاش تنبل باشن و نتیجه خروجی اش این میشه که خیلی دستشویی نره و این تاثیر بذاره روی خورد و خوراکش و چون نمی تونه مثل بقیه باشه و از طرفی هم اینقدر دکترهای متفاوت رفته و چون دوره اش رو تموم نکرده ، فکر میکنه که دیگه هیچوقت خوب نمیشه .


همیشه گوشه گیر و منزوی و الانم پرخاش گر شده ، خواهری یه مدت پیش دائیم اینا بود و بعدش که برگشت ماجرای این دختر دائی جان رو بهمون گفت و گفتش تو همین تهران یه دکتر کودکان ببریمش و شاید اوضاع عوض شد ( دائیم اینا شمالن ) ، دائیم اینا جمعه اومدن و شنبه نوبت دکتر گرفتن و یه داروی 21 روزه گرفتن و تا ببین بعد این 21 روز چی میشه و البته دکترش گفت که درمان این بیماری نیاز به 5-6 سال زمان داره! من به زندائیم گفتم با این پروسه طولاتی درمان ، باید در کنار درمان پزشکی یه مشاوره هم بفرستینش تا بهش برای درمان روحیه و انگیزه بده ، ما یه سرما می خوریم سر یه هفته کم می آریم ! 


ماجرا دوم


متاسفانه خبر دار شدم که پسرعمه جانمان ، هفته قبل تصادف بدی داشت ، یعنی این داشته راشو میرفته ، یه ماشین میاد از این سبقت میگیره ، میپیچه جلوش و حالا چه اتفاقی می افته که و چیکار میکنه که کنترل ماشین از دست پسر عمه جان در میره و خلاصه میشه اونچه که نباید بشه و تاسف و عمق ماجرا اینجاست که اون شخص مقصر بعدا گفته که ( جای شاکی و متشاکی عوض شده که ) بله ایشون داشتن راشونو میرفتن و پسر عمه جان رفتن رو سبقت غیر مجاز


حالا ظاهرا اون آقا 2 تا دختر هم سوار کرده بودن تو ماشین و افق سیاحت میکردن و حداقل اینقدر انسان بوده که پسر عمه جان رو ببره بیمارستان. اون 2 تا دختر هم به نفع اون آقا شهادت میدن و پسر عمه جان ما میشه مقصر و این وسط نمی دونم کی میگه که بیمه بدنه اگه راننده مقصر باشه ، به خود اون طرف مقصر که راننده باشه تعلق نمی گیره و خلاصه یه وضع افتضاحی شد ، پسر عمه ماشین رو از دائیم خرید و همه جور بیمه ای هم داشت و این تا میفهمه میگه کی گفته این رو  ؟ بیمه تعلق میگیره و منم از کارشناس بیمه پرسیدم گفتش که در هر صورت بیمه تعلق میگیره .


بهش زنگ زدیم و کلی دلداری بهش دادیم که خدا روشکر تو سلامتی و ماشین بهترشو میخری و ... ، امیدوارم همه چیز ختم به خیر بشه ، واقعا ، خلاصه اینکه همه چیز این هفته قاطی شد. خدا همه راننده ها رو سلامت نگه داره  دوستان راننده من ، مراقب باشین ، هر چند شماها خیلی احتیاط می کنید میدونم ولی نذارید بی احتیاطی بعضی ها کار دستتون بده.


ماجرا سوم - باغ پرندگان


یک شنبه رفتیم باغ پرندگان و گمونم قبلا 2 تا از دوستان هم تو مطالبشون اشاراتی داشتن ولی من از اون باغ تو مطلبشون عکسی ندیدم ، تصورم از باغ پرندگان با چیزی که دیدم متفاوت بود ، البته این باغ پرندگانش یه محوطه بزرگ و قفس ها و سوله و مکان ها متناسب با نوع پرندگان که برام جالب بود.


البته اینقدر دوست داشتیده شده بودم که پرندگان هم دوسم داشتن و لباسم رو ملبس کردن خلاصه! البته ما همه جاشو نگشتیم و اون دختر دائی جان هم که غرغرهاش چاشنی گشت ما بود ولی جای خوبیه که ادم با نامزدش بره ، اینقدر منظره داره و پر از صندلیه! حالا بهر حال 


من عکس هایی که گرفتم رو در ادامه با 2 کیفیت کم و اصلی میذارم - دوست دارم اون تصاویر رو با شما به اشتراک بذارم 


 

ادامه مطلب ...

دوست دارم زندگی رو ...

یه صبح دیگه 

یه صدایی توی گوشم میگه 

ثانیه های تو داره میره 

امروزو زندگی کن ، فردا دیگه دیره ....




دوست دارم زندگی رو


1.چون اون روزی که مشکلات در برابر اراده من ، کمر خم کنن ، خیلی نزدیکه

2.چون روز شماری میکنم برای اون روزی که اون سنگ بزرگ رو بندازم اونور و سرمو بالا بگیرم.

3.چون میخوام مهندس موفق و کارکشته IT  و امنیت بشم.

4.چون تو این مسیر قراره با خاتون آشنا بشم و ادامه مسیر رو با هم بریم!

5.چون میخوام به خدا ثابت کنم که ارزشش رو داشتم که منو آفرید و بهم فرصت زندگی داد . 

6.چون میخوام هر طور که شده یه زیارت اربعین برم کربلا ، عاشق این مسافرتم

و خیلی چیزای دیگه ...


از همه مهم تر ، دوست دارم تو همین زندگی دنیام ، ظهور امام زمانم رو درک کنم 


پ.ن


پ.ن 1 : درباره کلیپ : این کلیپ که گذاشتم در واقع کات و میکس شده ویدیو کلیپ بالغ از سرکار خانم آذر خرم هست ( اصل کلیپ ) که در خصوص دعوای والدین هست.





طرح اولیه دومینوی موفقیت

حس میکنم دومینوی موفقیت من ، طرح خامش بصورت زیر هست ؛ چیزی که باعث ادامه پیدا کردن ادامه حرکت به سمت موفقیت میشه ، خوندن نماز اول وقتشه ، به اون که بی اعتنایی کنم ، کل پروسه به هم میریزه 

خیلی این رو تست کردم ، خیلی زیاد ، فکر میکردم خب مگه نماز چیه مگه! اصن همشو یه جا میخونم که میشه 20 دقیقه ، بعد الان میبینم نه ، بحث 20 دقیقه و 5 دقیقه نیست ، بحث سر تنظیم دقیق برنامه ریزی هست ، امیدوارم بتونم سفت و سخت وایسم و اول وقت بخونمش. 


چیز دیگه ای که باعث به هم ریختن این دومینوی موفقیت میشه ، اینه که بگم دیگه این کار رو نمیکنم و شرط میکنم با خودم و دوباره انجامش میدم ، اون هم میشه دزد وقتم!



  • خدای خوب و عزیزم ، هر دوست عزیز و بزرگواری که در مسیر موفقیت هست و برای اهدافی که داره و خلق اونها تلاش میکنه ، کمکش کن که به اون هدف و به بهترش برسه  مرسی  I LOVE YOU  خدای عزیزم

برای خدا وقت ندارم

چون ...


  • بیشتر ساعات مطالعه رو صرف کارای الکی میکنم و تازه وقت نماز یادم میفته که باید تو مطالعه عمیق بشم و درست مطالعه نکردم!


  • برای اهداف و داشتن نداشته هام  ،  تلاش نمی کنم و خدا رو مقصر همه ناکامی ها و نداشته هام میدونم !




آره ، اینطوری هاست که برا خدا  ، وقت ندارم.

باید دنده معکوس بکشم!



کامنتدونی بلاگفا

تکنیک آینه

یکی از تکنیک های که باعث تسریع موفقیت میشه ، تکنیک آینه هست ، البته خانم های جوان کامل با این تکنیک آشنا هستن ، اصولی کسی که به خودش برسه ، چه به لحاظ ظاهری و لباس و آرایش و پیرایش ، باعث افزایش اعتماد به نفسش میشه و تا اونجا که خبر دارم خانمها با خودشون همیشه یه آینه کوچیک دارن ، البته منم یه مدت داشتم ، دقیقا یادم نیست چرا داشتم ولی بهر حال



زمان دانشجویی ، زمانی که یه نفر اونقدر اعتماد به نفس نداره که بره جلو 40-50 نفر وایسه و کنفرانس بده بهش این پیشنهاد رو میدن که قبل از ارائه کنفرانس خودش چند بار تمرین کنه و مثلا تخمه بگیره بده به هم اتاقی هاش ، اونا  حرفهای این رو بشنون و تخمه بشکونن و فقط گوش کنن تا یخ این بنده خدا واشه و بتونه به اون اعتماد به نفس لازم برسه.


تو آینه هم میشه اینکار رو کرد ، البته سر صبح ها هم که وقتی موها رو شونه زده و مرتب و اتو کشیده خودشو تو آینه میبینه ، با خودش میگه من چه  شاهزاده ؟؟؟ چی بهش میگن ؟ از همونا هستم : دی حالا ولی بهر حال میشه از این ابزار که منعکس کننده تصویر ماست ، استفاده هایی دیگه ای هم کرد ، مثل اینکه به خودمون تو آینه قول بدیم که در مسیر موفقیت این کار رو می کنیم و یا این کار رو نمی کنیم.



وقتی به کسی بصورت حضوری بهش قولی میدیم ، هر وقت به یاد اون قول می افتیم ، یاد اون شخص می افتیم ، حالا شده خودتون به خودتون به قولی بدین و سر حرفتون بمونید ؟ البته این یه تکنیک هست که هر جور بخوای میتونی در جهت تحقق اهدافت استفاده کنی .






پیشنهاد نوشت 1 : میتونید از این تکنیک هم استفاده کنید.

پیشنهاد نوشت 2 : پیشنهاد میکنم حتما فیلم آتش بس 1 و 2 رو ببینید. خیلی نکات ریز روانشناسی داره.


احتمالا نوشت : دوست دارم پست هام ، بصورت هفته نامه باشه!



کامنتدونی بلاگفا

برگ سبز

از 5 شنبه تا همین الانش که ساعت یک ربع به 10 روز شنبه هست ، اتفاقات عجیب غریبی افتاد ، همه چیز از زمانی که شروع شد که 5 شنبه من صبحش رفتم حموم و بعدش راه افتادم سمت کتابخونه ، بعدش ساعت 11 بود که شروع کردم به عطسه کردن ، وقتی برگشتم خونه دیگه حالم بدتر شد و مادر گفت تا بدتر نشدی برو یه  دارو بگیر ، قبل اینکه حالت بدتر بشه اکی شی ، منم رفتم و بهم یه شربت داد با یه کپسول ، خوردم و تا شبش نشونه ای از خوب شدن من نبود و چون پدر جان هم سرماخوردن بهم گفتن که اون قرص پدرجان هم بخود که گمونم کلدکوس یا یه همچین چیزی بود رو خوردم ، گمونم 2 ساعت نشده بود که دندونم شروع کرد به درد گرفتن و به نظرم اومد این از عوارض خوردن چندین دارو با همه که تا همین الانش هم با این درد دارم کنار میام.پریشب اینقدر درد داشتم و داغ کرده بودم که رفتم رو سرامیکهای دم در که نسبت به جاهای دیگه سردتر بود خوابیدم ( البته مهمونم داشتیم ولی دیگه خیلی هم درد داشتم و هم درجه حرارت بدنم رفته بود بالا که میبایست هم از داخل و هم از بیرون دما رو کم کنم. حالا این وسط اتفاقات جالبی افتاد که باعث شد بیشتر با این ضمیر آشنا بشم ...



کاهش درد با درگیر شدن در اتفاقات خوشایند


هر اتفاقی که باعث بشه که انسان درگیر یک اتفاق خوشایند بشه و ازش لذت ببره ، نمیدونم باعث ایجاد چه چیزی در بدن میشه ، که باعث میشه اون درد فراموش و بخاطر ایجاد اون ماده در بدن ، تا ساعت ها یک نشاطی در بردن باقی بمونه ، مثلا" من سر همین قضیه ، دندون دردم ،  تا 4 ساعت فراموش و بعدش دردش صِر بشه و البته این توضیح رو هم بدم که جدای از اون ، دیروز فامیلمون که تو شرکت دارو کار میکنه گفتش که داروهای زیر رو اگه دورشو کامل کنی ، دندون دردت کامل خوب میشه.



این 2 تا دارو رو باید هر 8 ساعت در 12 نوبت با هم خورد ، حس میکنم درد دندونم نسبت به قبلش خیلی بهتر شده و امیدوارم این پروسه ادامه پیدا کنه .



ثبت خاطرات بصورت تصویری 


اون اتفاقات خوبی که گفتم باعث میشه ضمیر درگیر چیز دیگه ای بشه و اون درد فراموش بشه هر هیچزی هست که خوشایند انسان باشه ، دیروز بعد اینکه برام مسجل شد درگیر شدن در این اتفاقات باعث میشه رو به بهبودی بریم ، گفتم خب بهتره خاطرات بصورت تصویری ثبت بشن ، مثلا دیروز گوشی گذاشتم و یه مسیری رو با فامیلامون رفتیم پارک ، ثبتش هم کردیم و یه سری کارای دیگه.





برگ سبز


دیروز که رفته بودیم پارک یه اتفاق جالب افتاد ، از زیر یه درختی داشتیم رد میشیدیم یه برگ سبز بزرگ افتاد تو بغلم ، اینقد بهم چسبید که هر چی عکس که دیروز گرفتیم اون برگه هم داخلش بود.






دومینوهای موفقیت / شکست


یه چیزی که به تجربه برام ثابت شده اینه که موفقیت یا شکست بصورت دومینو وار اتفاق میفته ، مثلا هدف بزرگ من اینه که یه درس رو کامل یادبگیرم ، خود یادگرفتن اون درس میشه هدف ، هر فصل اون یک دومینوی کوچیک هست ، هر بحث هر فصلش میشه دومینوهای کوچکتر ، هر کدوم از این دومینو ها پشت سر هم می افتن و زمانی طول میکشه ، اون زمان همون زمانی هست که طول میکشه تا یک هدف محقق بشه.

حالا اگه بین دومینوهای 1 و 3 ، دومینوی دوم نباشه ، پروسه خلق هدف متوقف میشه 


اینو میخوام بگم که موفقیت مثل یک دومینو می مونه که باید تمام دومینوها پشت سر هم درست چیده بشه و از روز قبلش ، برای تحقق هدف ، دومینوهای فرداش هم چیده بشه  و همینطور الی آخر 



دوپینگ های معنوی  در مسیر موفقیت


3 تا کار به نظرم باعث تحقق سریعتر در خلق هدف میشه


  1. خوندن نماز اول وقت
  2. خوندن زیارت عاشورا
  3. عدم 2 دوزه بازی با خدا ( وقتی گفتین که این کار رو دیگه نمی کنیم چون به تجربه دیدیم که ما رو عقب میندازه دیگه هیچوقت انجامش ندیم )




کامنتدونی بلاگفا