ردپای دوست

خاطراتم را با خدا ثبت میکنم ": )

ردپای دوست

خاطراتم را با خدا ثبت میکنم ": )

2.مرغ همسایه غازشون طلایی رنگه!

جملاتی که در پست قبل گفتم عین جملاتی بود که در برخی از لحظات گذشته زندگی ام گفتم و فک میکردم فقط منم که اینطوری ام ، بعدا تو کتاب بیشعوری در مقدمه نوشته شده بود که بعضیا چرا اینقدر بی شعورن مثلا" میرین دکتر اون هنوز شما رو معاینه نکرده براتون دارو مینویسه و شما دوست دارین صندلی رو بزنین سر دکتر خرد و خاکشیرش کنید!


دیدم نه این حالت ها ظاهرا" فقط در من نبوده و صفات و حالا مشترک انسانی هست که ایرانی و فرنگی نمیشناسه و نویسنده کتاب مزبور هم یه فرنگی بود هر چند خودش هم بیشعور بود ولی درصد بیشعوری کم و زیاد داشت . بگذریم.


ما جرای من بر میگرده به 3-4 ماه قبل که خواهری یه کتاب میگره و خیلی توصیه میکرده که حتما بشین بخونش و منم سرسری می گفتم باشه ولی اینقدر درگیر روزمرگرگی ها شدم که غرق شدم درش و کم کم داشتم به اون نقطه افسردگی می رسیدم و افت در کاری که پیش گرفته بودم و خیلی تابلو معلوم بود که اصن من اون ادم شاد و شنگول و بگو بخند قبل نیستم و شده بودم یه آدم دل مرده که به کوچکترین خوشبختی ها ی دیگران حسادت ( حسادت و نه غبط ) میکردم ، گفتم حالا که حوصله هیچ کاری رو ندارم بشینم اون کتابه رو بخونم .


خط به خط اون کتاب انگار خود من بودم و شرایط من رو داشت میگفت ، اینقدر خوب بود و خوب نوشته شده بود که میخواستم ببینم آیا من میتونم از این منجلاب غرق شده دربیام یا وضعم از اون بدتر میشه ، یه سری تمرین داشت و البته چون نویسنده کتاب یک خانم مسیحی ( کتاب چشم دل بگشا ) بود بعضی از دعاهاش کتاب های دعای مقدس و حضرت مسیح و حواریون و اون بزرگای دینش بود ، بهر صورت گفتم من چیزی برای از دست دادن ندارم ، بذا یه مدت هم با این مشغول شم بینم چی میشه .


برام جالب بود تمرین هاش ، مثلا" گفته بود که برای چیزهای جدید جا باز کنید ( قانون خلا) منم برداشتم هر کتابی که لزم نداشتم و الکی جا اشغال کرده بود جمعشون کردم و بردم تحویل کتابخونه دادم! حداقل از شرشون راحت شده بودم ، یه تمرین دیگه اش مثلا"  دعا بود که برای خودمون دعا کنیم و اینکه باور داشته باشیم خدا میشنوه و همیشه این دعا ادامه داشته باشه ، ( به نقل از مسیح ع که گفت بکوبید ، باز می شود ، بخوانید ، جواب داده می شود ) یا یه تمرین دیگه اش بحثی بود تحت عنوان عشیره یعنی یک دهم پولی که درآمد دارین رو انفاق کنید ، اون پول برکت پیدا میکنه! منم گفته باشه ، تست کنیم ببنیم چی میشه!


واقعا برکت پیدا کرد ! یعنی باید خودتون می دیدین ، بهر صورت درهایی باز شد و اوضاع داشت تغییر میکرد ، تو همون اوضاع احوال بود که من یادم اون یه آقایی بود به اسم دکتر آزمندیان که تو زمان کارشناسی یکی از دوستانم یه سی دی ازش بهم داده بود و حتی اسم این شخص رو نمی دونستم و فقط یه تصویری از اون اقا تو ذهنم بود و با کلی سرچ پیداش کرد و اومدم سراغ این.


میگفت اون هم شرایطی بدتر از مارو داشته و از یک جایی به بعد زندگی اش عوض شده و بعدش راهکارهای اونم رو به تمرین قبل هام اضافه کردم ، عالیتر شد ، از یک جائی به بعد من به دوستانی که میشناختم هم اون شخص و هم کتاب چشم دل بگشا رو معرفی کردم ، نمی دونم تا چد جدی گرفتن ، اما من مدلم اینطوری که وقتی یه پله رفتم بالا دوست دارم که اطرافیان و دوستان منم بیان بالا ، نه اینکه تو اون شرایط قبلیشون بمونن!


مثلا" من به دختر خاله جان گفتم ایشون خیلی استقبال نکردن و گفتن سخنرانی های شخص دیگه ای رو گوش میدن ، به یکی دیگه از دوستان که خواننده فعلی اینجا هست هم گفتم اما ایشون گفتن قبولشون دارین ؟


راستش من طرفدار چند آتیشه یکی نیستم که بگم اصلا این خداست ، نه میگم مسیر رو رفتم برای من جواب داده ، چه ضرری داره این مسیر رو شما هم بیاین ؟ 

بهر صورت به قول کاظم قلم چی ، راه رو نشون میدیم اما پیمودن مسیر با شماست و بهتون هم بگم مسیرش همچین آسون هم نیست و جاده آسفالت 4 لاینه نه ، چون تو مسیر باید بعضی عادت ها رو کنار گذاشت و کارهای جدیدی انجام داد و کمی سخته .


دوست دارم اون 5 جلسه ی سخنرانی تکنولوژی فکر دکتر آزمندیان رو که الان من بصورت یه دفترچه درآوردم و تمرین هاشو انجام میدم رو اینجا بنویسم ، هم بصورت آنلاین برای خود من یک مرور هست و هم شاید برای شما هم جالب باشه .مجموعه سخنرانی صوتی و تصویرش رو میتونید از خود سایت مرجع یا دیگر سایت ها تهیه کنید . بهر صورت ...


بریم که فردای ما مثل امروزمون نباشه 

نظرات 3 + ارسال نظر
x شنبه 22 مهر 1396 ساعت 21:38 http://malakiti.blogfa.com

کتاب رو دانلود کردم حتما میخونم به نظرم به سبک کتابای مورد علاقم نزدیکه

کتاب خوبیه ها ولی براساس آموزه های مسیحیت هست و بعضی جاهاشم جملاتش سنگینه و باید چند بار خونده بشه یا معادلات اون براساس فرهنگ و اموزه های خودم معادل اون قرار بگیره اما بسیار کتاب فوق العاده ای هست

گلابتون بانو سه‌شنبه 18 مهر 1396 ساعت 10:01 http://golabatoonbanoo.blogsky.com

منم یه مدت رفته بودم تو نخ این جور مطالب کتاب ها و یه تمریناتی کردم اما برای من اثر زیادی نداشت! آخرش به این نتیجه رسیدم همون آموزه های مذهبی خودمون از همه این حرفا محکم تر و.درست تره. تلاش و صبر و توکل و واگذار کردن نتیجه به خدا. این خیلی بهتر جواب داده واسه من.

براتون آرزوی موفقیت دارم.

نداشته ؟
اخه هر کسی با شخص دیگه شرایطش فرق میکنه و حتی 2 تا انگشت دست هم مثل هم نیستن و تو کتاب های عرفانی و سیر و سلوک هم هیچوقت برای 2 نفر یه نسخه رو ندادن.

اونجور کتابهای روانشناسی تمرین های متفاوتی رو میده تا هر کسی طبق شرایطی که هست بتونه اونا رو عوضش کنه. مثل تعریف از موفقیت که برای هر کسی یه تعریف داره ، یکی مثلا ازدواج موفق ریال اون یکی کسب ثروت یا یکی کسب بالاترین نمره تو درس و امتحانه.

آموزه های مذهبی خوبه ولی اگه درست تبیین بشه برامون ، مثلا" حالا من این 2 تا پست رو از نو ویرایش میکنم تا بشه مثل قبل و مجدد بیاین بخونیدش ، مثلا" به قول همین دکتر آزمندیان ، وقتی از خدا برای ما یه موجود خطرناک ساخته شده که پاتو کج بذاری ، اونور تو جهنم مهمون مواد مذاب هستی و سر پل صراط قراره ( طبق اموزه های غلط ) حالتو بگیره ، این چهجور خدایی هست که وقتی میگه به یاد من باشین آرامش میگیرین؟

با این آموزه ها ی غلط آدم بیشتر استرس پیدا میکنه!

اما اگه آموزه ها درست باشن بله حق با شماست اما خدا و ائمه اشاراتی به خود انسان دارن که یعنی شاید 1200 بار یه آیه رو بخونه اصن نفهمه خدا چی داره میگه !

مثلا آیه 105 سوره مائده که میگه علیکم انفسکم
یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا عَلَیْکُمْ أَنْفُسَکُمْ
تا اخر ایه که به شما باد مراقبت از نفس خودتان

یا یه حدیث دیگه از امام علی ع که می فرماید که " او که شاهد است حاکم است! " خب این کی رو داره میگه ؟ اشاره اش به چیه ؟

منم موافقم که تلاش و صبر و توکل خیلی فوق العادست اما میشه روش هایی رو به کار بست که زودتر به نتیجه رسوند کار رو ، این یه چیز تجربی هست ، مثلا مراقبت از نفس یا تلاش برای یه هدف آیا واقعا بعد رسیدن به اون این باور ساخته نمیشه که من می تونم ؟

خب بعد از ساخت باور ، کجا این باور قرار میگیره ؟ در حافظه ؟پس چرا بعضی موقع این باورها میشکنه یا قویتر میشه ؟ نه حتما چیزهای دیگه ای هم هست که باید بیشتر بهش توجه کرد.

گلابتون بانوی عزیز ، منم زیاد به بحث روانشناسی علاقه نداشتم و شما بیشتر تو اون حوزه کلاس رفتین یا کتاب خوندید اما بذارین براتون یه فایل صوتی میذارم در خصوص باور هایی که ساخته میشن یا شکسته میشن و چون شما 2 تا عزیز کوچولو دارین که باید در زندگی بهشون برسین ، براتون اون فایل رو میذارم ، حتما مفیده ،

محمدرضا یکشنبه 16 مهر 1396 ساعت 18:34 http://oneshare.blogsky.com

سلام اون دفترچه تمرینه رو لینک ندادی . در ضمن شما دچار دلزدگی از انجام روزانه تمرین ها نمیشی ؟
من بعد یه مدت برام اون ارزش ها از بین میره و دنبال تنوعم

اون دفترچه که همین خلاصه حرفای همین استادست و دست نویسه خودمه.یعنی دانلود نیست که بگم دانلودش کردم ولی اگه تو سایت دکتر آزمندیان عضو بشین قسمت تکنولوژی فکر همره - بالا سمت راست - تمرین هاشو داره.
http://www.azmandian.com/

یه مدت که انجام بدی ملکه ذهنت میشه مثلا" در هر لحظه باید بدونی کی هستی و هدفت چیه . مثلا" ادم روزه بگیره در طول روز حواسش هست که روزه هست و حواسش باید به خودش باشه.

خب همون تمرین هاشو بصورت متنوع انجام بده . مثلا" بپرس چطوری میتونم موفق شم ؟ دیروز فلان کارو کردم امروز مسیرم اینطوری باشه.تمرینا بهتره که یه نواخت نباشه.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد