ردپای دوست

خاطراتم را با خدا ثبت میکنم ": )

ردپای دوست

خاطراتم را با خدا ثبت میکنم ": )

باغ پرندگان تهران ( + عکس )

سلام ، روزگار و روزگارتون خوش و ایام به کام


این هفته ، هفته ی خوبی بود که شروعش که میشد شنبه برابر بود با کند شدن دندون درد من و یکشنبه اش هم که مصادف شد با رفتن ما به باغ پرندگان تهران که البته عکس هاشو در 2 کیفیت کم ( در وبلاگ ) و کیفیت اصلی ( لینک به سایز اصلی ) میذارم و الانم در حال آپلودشون هستم.


ماجرا 1


من یه دختر دایی دارم که 13-14 سالشه و این بنده خدا از کودکی مشکل ؟؟؟ داره که باعث میشه روده هاش تنبل باشن و نتیجه خروجی اش این میشه که خیلی دستشویی نره و این تاثیر بذاره روی خورد و خوراکش و چون نمی تونه مثل بقیه باشه و از طرفی هم اینقدر دکترهای متفاوت رفته و چون دوره اش رو تموم نکرده ، فکر میکنه که دیگه هیچوقت خوب نمیشه .


همیشه گوشه گیر و منزوی و الانم پرخاش گر شده ، خواهری یه مدت پیش دائیم اینا بود و بعدش که برگشت ماجرای این دختر دائی جان رو بهمون گفت و گفتش تو همین تهران یه دکتر کودکان ببریمش و شاید اوضاع عوض شد ( دائیم اینا شمالن ) ، دائیم اینا جمعه اومدن و شنبه نوبت دکتر گرفتن و یه داروی 21 روزه گرفتن و تا ببین بعد این 21 روز چی میشه و البته دکترش گفت که درمان این بیماری نیاز به 5-6 سال زمان داره! من به زندائیم گفتم با این پروسه طولاتی درمان ، باید در کنار درمان پزشکی یه مشاوره هم بفرستینش تا بهش برای درمان روحیه و انگیزه بده ، ما یه سرما می خوریم سر یه هفته کم می آریم ! 


ماجرا دوم


متاسفانه خبر دار شدم که پسرعمه جانمان ، هفته قبل تصادف بدی داشت ، یعنی این داشته راشو میرفته ، یه ماشین میاد از این سبقت میگیره ، میپیچه جلوش و حالا چه اتفاقی می افته که و چیکار میکنه که کنترل ماشین از دست پسر عمه جان در میره و خلاصه میشه اونچه که نباید بشه و تاسف و عمق ماجرا اینجاست که اون شخص مقصر بعدا گفته که ( جای شاکی و متشاکی عوض شده که ) بله ایشون داشتن راشونو میرفتن و پسر عمه جان رفتن رو سبقت غیر مجاز


حالا ظاهرا اون آقا 2 تا دختر هم سوار کرده بودن تو ماشین و افق سیاحت میکردن و حداقل اینقدر انسان بوده که پسر عمه جان رو ببره بیمارستان. اون 2 تا دختر هم به نفع اون آقا شهادت میدن و پسر عمه جان ما میشه مقصر و این وسط نمی دونم کی میگه که بیمه بدنه اگه راننده مقصر باشه ، به خود اون طرف مقصر که راننده باشه تعلق نمی گیره و خلاصه یه وضع افتضاحی شد ، پسر عمه ماشین رو از دائیم خرید و همه جور بیمه ای هم داشت و این تا میفهمه میگه کی گفته این رو  ؟ بیمه تعلق میگیره و منم از کارشناس بیمه پرسیدم گفتش که در هر صورت بیمه تعلق میگیره .


بهش زنگ زدیم و کلی دلداری بهش دادیم که خدا روشکر تو سلامتی و ماشین بهترشو میخری و ... ، امیدوارم همه چیز ختم به خیر بشه ، واقعا ، خلاصه اینکه همه چیز این هفته قاطی شد. خدا همه راننده ها رو سلامت نگه داره  دوستان راننده من ، مراقب باشین ، هر چند شماها خیلی احتیاط می کنید میدونم ولی نذارید بی احتیاطی بعضی ها کار دستتون بده.


ماجرا سوم - باغ پرندگان


یک شنبه رفتیم باغ پرندگان و گمونم قبلا 2 تا از دوستان هم تو مطالبشون اشاراتی داشتن ولی من از اون باغ تو مطلبشون عکسی ندیدم ، تصورم از باغ پرندگان با چیزی که دیدم متفاوت بود ، البته این باغ پرندگانش یه محوطه بزرگ و قفس ها و سوله و مکان ها متناسب با نوع پرندگان که برام جالب بود.


البته اینقدر دوست داشتیده شده بودم که پرندگان هم دوسم داشتن و لباسم رو ملبس کردن خلاصه! البته ما همه جاشو نگشتیم و اون دختر دائی جان هم که غرغرهاش چاشنی گشت ما بود ولی جای خوبیه که ادم با نامزدش بره ، اینقدر منظره داره و پر از صندلیه! حالا بهر حال 


من عکس هایی که گرفتم رو در ادامه با 2 کیفیت کم و اصلی میذارم - دوست دارم اون تصاویر رو با شما به اشتراک بذارم 


 

 

پرندگان گرمسری


یه فضایی رو درست کرده بودن برای پرنده های گرمسیری، پرنده هایی مثل اردک و طوطی و اینا ، خلاصه داخلش هواش گرم بود! همه جور اردکی هم داشت یه اردک بود آبی رنگ ، خانمه میگفت شمال هم پیدا میشه بهش گفتم من خودم بچه شمالم ، این برا کدومه خطه اش هست که اینقدر با حاله؟!


تصویر 1 - سایز اصلی




تصویر 2 - سایز اصلی 




تصویر 3 - سایز اصلی




تصویر 4 - سایز اصلی 



همه جور طوطی هم اونجا داشت و البته من پرسیدم که اینا سخنگو هم هستن که گفتش آره و البته یه طوطی هم بود که اینقدر بزرگ بود باهاش میتونستی عکس هم بگیری .اگه انیمیشن بلو رو دیده باشین یه طوطی هست که بدجنس بود ؟ همون سفیده ، اتفاقا اونم اونجا بود!


تصویر 5 - سایز اصلی



تصویر 6 - سایز اصلی 



تصویر 7 - سایز اصلی



البته اینم بگم که عکس یه سری پرنده ها مثل عقاب ، جغد ، کرکس و گنجشک سانان و فنچ و اینا رو نگرفتم و ای کاش میگرفتم عکسشونو ، اونایی که دوریسن گوشیشون چندین مگا پیکسلی بود ازشون آبی گرم نمیشد و دوربین من فقط 5 بود ، گاهی میگن کاچی به از هیچی! حالا بهر حال


نماز خونه باغ


خیلی خوشگل و شیک

تصویر 8 - سایز اصلی





تصویر 9 - عکس گل و بلبلی بود که دیگه نذاشتمش - چون منظره بود و این قشنگ تر بود ، حالا بهر حال




تصویر 10 - سایز اصلی



تصویر 11 - سایز اصلی



تصویر 12 - سایز اصلی




قسمت طاووس ها


تا الان طاووس رو از نزدیک ندیده بودم ، شما دیده بودین ؟ اونم تو یه باغ بزرگ که سرپوشیده نیست!


تصویر 13 - سایز اصلی




تصویر 14 - سایز اصلی




تصویر 15 - سایز اصلی




تصویر 16 - سایز اصلی 




تصویر 17 - سایز اصلی



شتر مرغ ها


این شتر مرغ هم یکی از اون حیونایی بود که دوست داشتم ببنمش ، میگن که تا سرعت 70 کیلومتر میتونن بدوئن!


تصویر 18 - سایز اصلی 



تصویر 19 - سایز اصلی



به نظرتون اینم شترمرغه ؟ چرا پرهای گردنش نریخته پس ؟




نظرات 5 + ارسال نظر
رهگذر شنبه 13 آبان 1396 ساعت 20:47

در رابطه با مشکل دختر دایتون اگه تا حالا پیش پزشک طب سنتی نرفتن حتما برن .طب سنتی ریشه نگر هست.حتما برن

نمیدونم اینا طب سنتی رفتن یا نه ولی این سری اومدم میگم بهشون
گفتم که این بنده خدا اینقدر دکترای مختلف رفته همه حرفاشونو حفظه و متاسفانه میگه من خوب شدنی نیستم.

سر خوردن قرص و دارو چه بازیهایی در میاره
امیدوارم اینبار حداقلش درمانش رو کامل کنه و خوب بشه

راستی شما ع.پ رهگذر که نیستین یا یه رهگذر دیگه این ؟
اگه وب دارین ممنون میشم ادرسشو بذارین

ممنون بابت وقتی که میذارین و راهنماییم می کنید هم بخاطر این طب سنتیه و هم اون بار هنگ که گفتین
تشکر از شما

کاکتوس جمعه 12 آبان 1396 ساعت 18:28

باغ پرندگان رفتم
جای قشنگیه
قوها عالین
کاش بهتر میرسیدن بهشون

پس میدونی چجوریه
اتفاقا قوی مشکی هم داشت ولی دیگه از اونا عکس نگرفتم

یه فاز دیگه هم داره که قراره بعدا افتتاح بشه
ما رفتیم اونجا داشتن برکه ها رو میشستن و اردک ها هم نگاه میکردن.

مسافر جمعه 12 آبان 1396 ساعت 12:48

دلم میسوزه براشون.از زندگی طبیعیشون محروم میشن و محصور میشن به یه باغ کذایی.هرقدرم بهشون رسیدگی کنن باز هم غم انگیزه زندگیشون. مخصوصا باغ وحشها. البته خودم باغ پرندگان اصفهانو رفتم و باغ وحش مشهدو.چقدر هم دومیه اسفناک بود خلاصه که گناه دارن طفلکیا

از یه طرف حق داری و از یه طرف هم محیط زیست چندان جدی گرفته نمیشه و اینا رو دارن بصورت مصنوعی بزرگ میکنن . حالا این باغ پرندگانش درسته فضاش خیلی بزرگ نبود ولی بهر صورت بهتر از باغ وحش بود .

البته بازم محصورن ولی خب تامین امنیت دارن دیگه

میگن باغ پرندگان اصفهان بزرگتره! درسته ؟

بهامین جمعه 12 آبان 1396 ساعت 10:45 http://notbookman.blogsky.com

سلام
آدینتون بخیر
هفته پر ماجرایی داشتین
تصاویر یاغ پرندگان عالی بود مرسی بابت اشتراک گذاری
خداراشکر که تصادفی که پسر عمه شما داشتن صرفا خسارت مالی داشته
واینکه طبق قانون بیمه، بیمه درهررصورت پول را مکلف پرداخت کنه و نگران این موضوع نباشید
در مورد دختر دایی تون ان شالله خیلی زود حالشون خوب ِ خوب بشه
چه خوب که ایده مشاوره در کنار دکتر رفتن هم شما دادین چون واقعا موثره‌.
آخر هفته خوبی داشته باشید

الان کودتا شد بعدا میام جواب کامنتا رو میدم

بعدا" نوشت :
بله ، همینطور بوده و البته امروز جمعه هم کم ماجرا نبوده!
بله استفاده از مشاور و کسی که بتونه در تمام مدت اون انگیزه و روحیه رو بده خیلی مهمه
مرسی بهامین بانو جان / همچنین شما

فاطمه جمعه 12 آبان 1396 ساعت 01:54 http://heartwritings.blogsky.com/

سلام و درود
به به چه هفته ی پر هیاهویی
شترمرغه به نظرم
از تصاویر خیلی لذت بردم سپاس
ان شاالله مشکلات دختر دایی کوچولوی شما و همچنین جناب پسر عمه حل بشه

سلام و مرسی

یعنی شترمرغی که هنوز پرهای گردنش نریخته !
خواهش میکنم

انشاالله فاطمه بانو جان

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد