ردپای دوست

خاطراتم را با خدا ثبت میکنم ": )

ردپای دوست

خاطراتم را با خدا ثبت میکنم ": )

می رسیم به فینال طلایی 83 سال!

بعد از 2 شب ، پیش آمادگی و درخواست برای تعیین یک سرنوشت خوب در سال آینده ،ۀ میرسیم به مرحله اصلی که قراره که موارد تعیین شده ، امضا بشه و اگرم لازم شد بعضی موارد تغییر داده بشه . خب ، 2 روز مانور داشتیم وحالا میرسیم به اصل قضیه.


من به شخصه امیدوارم که بهترین سرنوشت برای همه رقم بخوره و تو این 2 شب هر کسی از هر جایی که به ذهنم می رسید براش دعا میکردم و سعی کردم اگه کسی بوده که ازش دلخور بودم رو ببخشم. برای مریض ها ، گذشته ها ، پدر و مادر ها ، امام عصر عج و همه ، نبات که یه مسافر کوچولو تو راه داره و خلاصه همه و همه ، دانشجوها ، مجرد ها که متاهل بشن ، متاهل های که 2 نفرن ، 3 تا بشن ، سلامتی و طول عمر پدر و مادر ها و ...


داشتم به این فکر میکردم که یه شب قدر که معادل هزار ماه هست یعنی معادل 83 سال ، چقدر خوبه که در برابر تمام طرز فکرهای قشنگ ، اینطور هم فکر کنیم که موقع حساب کتاب قیامت رسیده و 1 نفر جلوی ماست و داریم می بینیم که چطوری ازش سوالهای سخت ، سخت می پرسن ، ما بگیم اجازه بده یه نگاه دیگه به کتاب زندگی بندازیم و حسابی جبران کاستی ها رو داشته باشیم ، میدونید عین اخرین مرور قبل از امتحان که یهو میگن فلان سوال اومده ، یهو میگیم عه! من نخوندمش و 8 نمره هم داره ، ظزف 5 دقیقه هم میشه یادش گرفت ، میشه جبرانش کرد ....



التماس دعا دارم 

نظرات 1 + ارسال نظر
بهامین چهارشنبه 16 خرداد 1397 ساعت 17:28 http://notbookman.blogsky.com

قبول باشه

مرسی - همچنین

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد