ردپای دوست

خاطراتم را با خدا ثبت میکنم ": )

ردپای دوست

خاطراتم را با خدا ثبت میکنم ": )

7.به خاطر حفظ آبرو ، سکوت یا شکایت ؟ (1)

در ادامه  پست تکنولوژیسم ،باید بگم 

امیدوارم از اینجور  اتفاقا برای هیچکس نیفته ...




 


خیلی دور نیست اون زمانی که بعضی ها با گرفتن و دستیابی به اطلاعات شخصی مخصوصا" عکس های شخصی و فیلم ، طرف مقابلش رو تهدید میکنه که اگر تن به خواستم ندی ، من اونا رو  پخش میکنم و اینجاست که اون شخص سر یه 2 راهی قرار میگیره.
 


1_سکوت و تن دادن به خواسته
2_شکایت

***
زمانی عضو بودن در شبکه های اجتماعی جرم تلقی میشد و شاید همین الانش هم باشه.با پیشرفت تکنولوژی و مبایل های هوشمند و همینطور رو آوردن مردم به شبکه های اجتماعی و برنامه هایی مثل وایبر ، تلگرام و ... که فاصله ها رو نزدیک میکرد و دیگه نیازی نبود به جای استفاده از ارتباط صوتی ، یک ارتباط تصویری 2 طرفه رایگان داشته باشیم ، ما رو وابسته تر از قبل به تکنولوژی جدید کرد.

اما هنوز یادم نرفته که وقتی رایتل با شعار تماس تصویری اومد ، بهش اعتراض کردن که ... و محدود شد به سیم کارت های خودش و حالا مهم نیست که رایتل داشته باشی یا نه ، راحت میتونی از اسکایپ تماس تصویری داشته باشی.

ولی ماجرا به اینجا ختم نشد ، با پیشرفته شدن ارتباطات ، جرم و جنایت هم رنگ و بوی دیگه ای گرفت و پیشرفته تر از قبل در فضای سایبر شد و اینجا بود که پلیس فتا ( فضای تولید و تبادل اطلاعات ) بوجود اومد.

***

برای هر کس ، مهم ترین چیزی که داره آبروش  هست و این اصلا" مهم نیست حتما" ایرانی باشه ، هر کسی از هر اقلیم و ملت و کشوری ، مهم ترین چیزش آبرویی هست که داره که در فرهنگ و جامعه اش جاری و ساری هست و متاسفانه تو فرهنگ کشور ما ، تا عکسی از کسی منتظر میشه همه میگن وای ببین طرف چیکار کرده که اینطور شده و به خودمون اجازه هر تصمیم و فکری میدیم در حالی که ممکنه اون عکس یا فیلم ازش سرقت شده باشه و امروزه روز هم که خیلی راحت میشه عکس رو فتوشاپ کرد و یا کافیه گشتی تو شبکه های اجتماعی بزنی تا هر جور عکسی بخوای رو پیدا کنی ، همه اینها برات عادیه تا اونجایی که برای خودت و ناموس و خانوادت مشکلی پیش نیاد.

آره ، عادیه تا برای خودت مشکلی پیش نیاد و اگر خدای نکرده مشکلی پیش بیاد ، به هزار چیز فکر میکنی که حالا من باید چیکار کنم ؟سکوت کنم تا عکس و فیلمم منتشر نشه یا اینکه ریسک کنم و برم پیش پلیس و اونها هم منو مقصر در این ماجرا بدونن و متهم بشم ؟

چیزی که دارم میگم و مینویسم ، چیزیه که حسش کردم و اینجا مینویسم تا برای بعضی ها تجربه بشه و برای بعضی ها درس عبرت.

***
همیشه همه آدمها قابل احترام نیستن ولی در نگاه اول نمیشه شناخت که کی جزئ کدوم دسته هست؟

...


با اد کردنش تو فیس بوک ، شروع این ماجرا رقم خورد ، دختری بود 25-26 ساله ، آبجی صداش میکرد چون فکر میکرد لایق احترامه ولی نبود. ازش خواست که با هم تماس تصویری داشته باشن و اون هم مثل همه ی ارتباطاتی که دو تا دختر با هم دارن ، با همون صمیمت ، شروع به صحبت و ارتباط تصویری باهاش کرد.

بعد از مدتی گفت ، میشه تو تلگرام هم باشی از اون طریق هم با هم در ارتباط باشیم ؟ قبول کرد ، همه چیز عادی بود تا اینکه بعد از چند روز ، یه عکس براش فرستاد .پایین عکس نوشته بود ازت وب تصویری میخوام.اما نه هر وبی

از عکسی  که فرستاده بود میشد حدس زد.، ترسید.یعنی چی وب تصویری ؟ به یه سری از فایل ها و عکس های داخل فیس بوک دسترسی پیدا کرده بود و حالا میخواست که به هدف شومش خودش برسه و طعمه اش یه دختر 15-16 ساله بود.

فکر میکرد که با فرستادن این عکس و تغییر در ظاهر عکس ها و ترفند هایی که بلد بود میتونست به خواسته اش برسه ، اما از این طرف داستان دختر این ماجرا زندگیش از اون لحظه عوض شد ، تازه انگار شصتش خبردار شده بود که گیر کی افتاده ، یه آدم لِــ.ــز


دیگه شب و روز نداشت و همش گریه و گریه و خود زنی ، همه متاثر از این ماجرا و از طرفی تهدید اون که اگه بهم وب تصویری ندی ، عکس هاتو برای فامیل هات میفرستم ...

نظرات 8 + ارسال نظر
توت شنبه 13 تیر 1394 ساعت 04:19

الان اوضاع تغییر کرده
مردم یه عکس هایی میذارن تو پیج هاشون که شاخ در میاری
به نظر من دیگه عفت و حیا از بین رفته
حداقل اطرافیان اولین کسانی هستن که از اینجور چیزا با خبر میشن

به قول بچه ها گفتنی ، حیا رو خوردن و عفت رو هم شوهر دادن

هعی ....

چه خوفناک.عجب زمونه ای شده به همجنسشم آدم نمیتونه اعتماد کنه.ممنون از این نوشتتون.مخصوصا که حقیقی بود.
واسه کی اتفاق افتاده؟

هوم!متاسفانه همینطوره

یکی از فامیلای نزدیک

موسیقیدان چهارشنبه 10 تیر 1394 ساعت 22:47 http://tonbak76.blogfa.com

و نمیدونی چقـــــــــــــــــــــــــــــــــــدر دلم واسه نوشته هات تنگ شده بود ..
خوشحالم که هنوزم می نویسی .. همونجوری ..

رفیق نیمه راه ، کجا گذاشتی رفتی پسر ؟
الان اومدی ک بمونی دیگه ؟

من نیز از برگشت مجددت خوشحالم ": )

سپیده 21 چهارشنبه 10 تیر 1394 ساعت 19:57

اگه اینطور باشه که میگی مجازاتشون خیـــــــــــــــلی کمه که
باید خیلی بیشتر از اینا واسشون حکم ببرن
من اگه جای قاضی بودم بیشتر از ده سال حبس و میدادم.
والله لز چیزه کمی نیست که.

این چیزی بود که اون افسره همون اولش که پرسیدیم گفت ، مجازات بستگی به جرم داره ، چیزی که ما دیدین این بود شاید بیشتر باشه و همه چیز بستگی به جرم هاشون داره

چی بگم ، میگفت اگه وب ندی عکساتو علاوه بر اینکه برا فامیلات ، تو سایت ها با شماره تلفنت میذارم.

این رشته سر دراز داره متاسفانه

فافی چهارشنبه 10 تیر 1394 ساعت 14:46

تقریبا حرفی واسه گفتن نمیمونه
از این جامعه نفرت دارم

چی بگم فافی جان

کاکتوس چهارشنبه 10 تیر 1394 ساعت 10:03

چرا داستانو نصفه رها کردی

چون هنوز پرونده بازه

+راستی کاکتوس جان وقتی میام وبلاگت آنتی ویرسم وبت رو برام بلاک میکنه و گیر میده به کد وبلاگت

سپیده 21 چهارشنبه 10 تیر 1394 ساعت 08:09

خدا به زمین گرم بزنتشون
ایشالله زودتر پیداشون کنن
خیلی دوس دارم وقتی پیداشون کردن بدونم چیکارشون میکنن.

مجازات اینکار یه چیزی بین 2 ماه تا 2سال حبس + جریمه نقدی ظاهرا" هست و همه چیز بسته به نظر قاضی داره.

انشالله که زودتر پیدا و دستگیر بشن

سپیده 21 چهارشنبه 10 تیر 1394 ساعت 00:41

چه وحشتناک
خوب بعدش چی شد؟

اونا یه باند هستن که تحت تعقیب قرار گرفتن

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد