12.به خاطر حفظ آبرو ، سکوت یا شکایت ؟ (2)

ادامه از پست شماره 7

***

بعدا" نوشت :

با تغییر امروز بلاگ اسکای ؛ انگار اصلا" من تو یه محیط غریبه ام

قشنگه ولی یه جوریه 

تازه شکلک هم که نداره ": (

اصلا" مسخره شده

با شکایت ما ، تازه فهمیدیم که شاکی دیگری هم دارد و این اواخر بود که فهمیدیم از 15 نفر قربانی او ، فقط ما و شخص دیگری همزمان با ما از وی شاکی شده و مابقی بخاطر حفظ آبرو سکوت اختیار کرده اند ، چرا که تهدید کرده بود عکس هایتان را در سایت  ؟؟؟ با اسم و فامیلتان و شماره تماستان میگذارم و اگر در بطن حادثه باشی تازه میفهمی که درگیر چه چیزی شده ای.

هر چند پلیس رد او را زد ولی قرار شد یک نامه ای را از سوی پلیس به اپراتور مربوطه بدهیم تا از این طریق هم روال قانونی طی شود ، بعد از اینکه نامه را به مسئول مورد نظر دادیم گفت پیگیری و انجام این کارها حداقل 4 و حداکثر 10 روز طول می کشد و حالا ما هر چه می گفتیم که موضوع این است و انگار که مرغ یک پا دارد.

فامیل جان همچنان نگران این بود که مبادا آن شخص تهدیدات خود رو عملی کند که گفتم بهتر است همینجا به افسر پیگیری مربوطه زنگ بزنیم و او را در جریان بگذاریم تا ببینیم چگونه می شود ، خواهری به او زنگ زد و وی را در جریان قرار داد و سپس وقتی که عمق ناراحتی فامیل را دید از وی خواست تا کاری کند که تهدیدات عملی نشود و گوشی رو به فامیل داد تا وی مطمئن شود که متهم هیچ کاری نمی کند و در این اثنای مکالمه ، افسر مربوطه گفت ما با اون تماس گرفته و برخورد خواهیم کرد.

تقریبا" غروب همانروز بود که افسر مربوطه با فامیل جان تماس گرفت و به او گفت که ما با شماره مخصوص خودمان با متهم تماس گرفته ایم و حساب کار دستش آمده است و تمام اکانت های خود در فیض ، تلگرام و اسکایپ بسته است .

***

آنروز بعد از برگشت از شرکت اپراتور مربوطه ، به فامیل جان گفتم که آیا  ممکن است  پیامک های ارسالی اش را بخوانم که چی میگفت ؟

متن پیامک ها در بین  همه آنها اغلب مشترک بود و این جمله که من عکس ها را برایت در تلگرام فرستاده ام و گمان نمی کنم آبرویت آنقدر برایت بی اهمیت باشد که بی تفاوت باشی و چند مین وب ارزش ندارد و بی خیال می شوم و ...

البته پلیس از قبل به فامیل جان گفته بود که سعی کن عادی رفتار کنی تا متوجه مورد مشکوکی نشود.

***

هر چند که همچنان پرونده باز است و به نظر می رسد که متهم یا متهمان یک باند باشند که سن زیادی ندارند و ارتباطشان با قربانی به واسطه یک اکانت و سیم کارت بوده است و در جریان این بازیهای متهم ، خیلی ها سکوت کردند ، اما بعضی هم نه و چون مشخص شد متهم ساکن شهر دیگری در شرق کشور است ، اگر شاکی مستقیم پرونده رو بعد از شهر خودش به شهر متهم ببرد در سریعترین زمان ممکن به آن رسیدگی می شود و اگر قرار باشد به روال عادی ، این  داستان پیش برود مدتی طول خواهد کشید و فامیل جان در ادامه لازم خواهد بود که یکبار به آن شهر برود ولی من پیش خودم یک سوال دارم.

ما شالله تو فیض که همه نوع آدم پیدا می شود از هر قشر و طرز تفکر و ...، خب اگر این شخص تنش خارش میکردمیرفت سراغ همانهایی که گروه های خارش داشته اند و اونجور نه شکایتی بود و نه شکایت کشی ای.

یا شاید هم کسانی فکر میکنند این فضا بی در و پیکر است!نمی دانم .

+ فقط می دانم حواسمان باید بیشتر از قبل جمع باشد.