ردپای دوست

خاطراتم را با خدا ثبت میکنم ": )

ردپای دوست

خاطراتم را با خدا ثبت میکنم ": )

مجرد - متاهل و عدم درک مقابل

ادم تا وقتی مجرده درک لازم رو نداره فک میکنه نیاز جن 30 مثل خوردن ابه که با ولع می خورده و بعدش که سیر شد هر کسی میره رد خودش و این نقطه اختلاف ما با متاهلاست که تشنگیشون رفع شده و نمی فهمن تشنگی یعنی چی بعد میگن متاهلی ال و بله!ازدواج نکنیا!


باشه ازدواج نمی کنیم .میریم از سر جوب اب میخوریم .


اما از عشق چیزی نمی دونم و وقتی دیدم که مثلا" برای خانما زایمان در اب گذاشتن که شوهرش هم میتونه کنارش باشه چندشم شد!اصن زایمان جفایی در حق زنه.بچه رو باید در محیط آزمایشگاه به دنیا بیارن تا خانمه درد نکشه و بعدشم خدای نکرده نمیره.


تصورش هم مسخرس . کسی که دنبال رفع تشنگیشه چه درکی داره؟!اونی که کنار خانمش برا  زایمان وایساده چه درکی ...............!!!

نظرات 11 + ارسال نظر
کاکتوس جمعه 19 آذر 1395 ساعت 14:03

یکم خیلی قاطی کردی
به یه استراحت نیاز داری
به جا خوندن میگفت ما تو ذهنمون همه چیزو میسازیم
حتی تصویدی که از خودمون داریم و واقعی نیست
حالا هر جور بخوای می تونی در مورد عشق برای خودت تصویر سازی کنی
بهتره یه بار همه ی تصاویر رو پاک کنی تا ذهنت اروم بگیره
بعد تصاویر جدیدو با یه ذهنه اروم بساز
موفق باشی اقای راننده
من فکر کردم ماشین خریدی باکلاس شدی این طرفا نمیای
نگو غرق تصوراتت بودی

سلام کاکتوس جان
اره فک کنم این سری بد قاطی کردم.

توت پنج‌شنبه 11 آذر 1395 ساعت 10:21

دعا من خدا یه دوقلو پسر بهم بده اسمشون بذارم حسین و عباس ... حالا اگه دوقلو نشد یه پسر بده اسمش رو بذارم حسین ... خیلی دوس دارم


ولی من اگه جات بودم با اون دوستا قطع ارتباط نمی کردم ... اتفاقا می تونی ازشون تجربه کسب کنی ... دیدت باز میشه تو انتخاب و رفتارت با زن آینده ات .. چون زندگی مشترک خیلی فرق داره ... همسری منم الان میگه فک نمی کردم زندگی مشترک اینطوری باشه ... خیلی ایده آل فک می کرد ... به نظرم دستت میاد توی چه جاهای با خانومت چطوری برخورد کنی که بهترین نتیجه رو بگیری ... زنا رو چی حساسن و چطوری میشه خامشون کرد ... اینارو از متاهلا یاد بگیر ... یا زنا کجاها حرفت رو نمی خونن و کوتاه نمیان .... بعد کلا از ازدواج کردن پشیمون میشی

غر غر هم بکن .... وبلاگ خودت خب

خدا رو چه دیدی ، شاید سه قلویی اومدن!

اکی اکی

توت چهارشنبه 10 آذر 1395 ساعت 17:56

ایم مرحله رو درک می کنم
ولی فقط خودت میتونی حالت رو خوب کنی
اگه می تونی یه زیارتی چیزی برو
شاید بهتر بشی و بازم میگم دعا و توکل و اینارو فراموش نکن
زن خوب رو از خدا بخواه و یه ازدواج خوب رو حتما طلب کن، ازدواج هم یه چیزیکه باید از خودش بخوای
ولی من می دونم شما یه ازدواج خوب می کنی، مطمئنم، چون پسر خوبی هستی
ولی بازم یادت باشه، سختی داره و از سختی هاش نترس، با دید باز و دید مثبت به سمت سختی هاش برو

میدونی ، من به این نتیجه رسیدم که اولا" اگه واقعا" کاری رو به خدا بسپرم نتیجه اش چیزی فراتر از فوق العادست!دوما" با ترس از چیزی و نرفتن به سمتش اون به سمت من میاد اما اگه به سمتش برم و توکل و تلاش کنم همه چی عالی میشه.

فارغ از اینکه من تو این پست چی نوشتم ، من با دوستان دانشگام قطع ارتباط کردم چون همه شون متاهل شدن و این باعث ، شاید بگم حسادت و دوری ای شده.

نمیگم خود ازدواج الزاما" باعث شده اما کم تاثیر هم نبوده.

راستش من پدربزرگم سالها پیش که در قید حیات بود ازدواج 2 نفر رو خواب دید.یکی پسر عمه من و یکی هم من .البته پسر عمه سالها پیش طبق اون خواب و اینا تعبیر شد و موندم من!البته میگن خواب پیر همیشه تعبیر خواهد شد و اینا.

اما بهر حال.من جزئ اون دسته ادم هایی هستم که با پس میزنم و با دست پیش میکشم.

بازم ممنون.زیارت رو اره فک کنم باید برم ولی گاهی اینجا تو شهرمون مزار شهدای گمنام میرم.تو این فکر بودم برم شهر ری که ثواب زیارتش مثل زیارت امام حسینه.اونجا ادم میتونه ارامش گمشدش رو پیدا کنه.

بازم ممنون بابت کامنتتولی ازم انتظار نداشته باش فردا پس فردا اومدی اینجا غرغرهامو نخونی

اینجا همه چی در همه.

البته امیدوارم شما نیز زودتر حس مادری رو تجربه بنمائی.امروزرفته بودیم خانه دائی جان که کوچولوش به دنیا اومد.ایشالله که قسمت شما هم بشه

توت چهارشنبه 10 آذر 1395 ساعت 15:16

اینکه عمیقا درکش نمی کنه طبیعی
چون زن و مرد خیلی با هم فرق دارن
بعدشم
من داشتم تحربه می کردم که متاسفانه نشد قسمت نبود

توت چهارشنبه 10 آذر 1395 ساعت 15:14

خب تو باید نگاه خودتو درست کنی
داری در حق خودت ظلم می کنی هااااا
نکن این کار رو
پیش یه مشاور برو خب

درسته ، دارم درحق خودم ظلم میکنم و اینو میدونم.

ممنون از اینکه اومدی و تا به اینجا کامنت نوشتی واینجا رو از سوت و کوری درآوردی.
اما بهر صورت الان شرایط پیش مشاوره رفتن رو ندارم
---------------------------------------
هر کسی تو زندگیش یه بحرانهایی داره و لابد این یکی ازاوناست.نمی دونم واقعا"! به مرحله ی نمی دونم در زندگی رسیدم.مرحله ای که توصیفش سخته.

توت شنبه 6 آذر 1395 ساعت 14:02

بعدشم زایمان برای خانم ها اصلا جفا در حقشون نیست
تو مردی و متوجه اون حس نمیشی
شاید سخت و اذیت کننده و ترسناک و بد باشه
ولی یه لذتی که فقط یه زن حس می کنه چیه
خیلی حس خوبی داره

الان شما تجربه کردین؟

من عمیقا" درک نمیکنم.

توت شنبه 6 آذر 1395 ساعت 13:15

ببین ازدواج رو اینقدر سخت نبین.... البته باید با طرف مقابلت رو راست باشی ... دنبال محبت و دوستی توی زندگی باش ... عشق خودش به وجود میاد ... عشق زندگی مشترک با عشق توی کتابا فرق داره ... تو باید اول اینکه توکل کنی تا یه زن خوب گیرت بیاد بعد اینکه هم اون روراست باشه و بتونه باهات کنار بیاد و هم تو رو راست باشی و تمام تلاشت رو بکنی و سعی کنی هواش رو داشته باشی ... با همه اینها توی زندگی بعضی اوقات سراشیبی وجود داره ... باید بدونی اینا می گذره ... تو از همین الان بخوای به اونا فک کنی زندگی نمی تونی بکنی که ... ببین چو فردا رسد فکر فردا کنی بعدشم خدا عبادت فردا ذو ازت نمی خواد تو هم نگران روزی فردات نباش ... زندگی مشترک و زن و بچه جز روزی آدم ... تو اول باید توکل کنی و دعا کنی و دنبالش باشی مثل اینکه دنبال یه کار خوب و روزی حلالی باید برای زن گرفتن هم دنبال یه دختر خوب باشی

خوش به حالت که بدون هیچ پیش انگاره ازدواج کردی.

توت جمعه 5 آذر 1395 ساعت 17:18

ببین به نظرم دچار اشتباه شدی
عشق رو داری خیلی کم میبینی
عشق که این روابط بیخودی بین ادم ها نیست
بعدشم عشق که حتما نباید دوطرفه باشه
بعدشم ازدواج یه کم متفاوت، زندگی فرق داره، بیشتر باید عشق رو به شکل محبت ببینی

عشق رو محبت ببینم ؟ چقدر این حرف اشناست.

توت پنج‌شنبه 4 آذر 1395 ساعت 08:49 http://tote.blogfa.com

این قسمت رو میگمااااا
((وقتی دیدم که مثلا" برای خانما زایمان در اب گذاشتن که شوهرش هم میتونه کنارش باشه چندشم شد!اصن زایمان جفایی در حق زنه.بچه رو باید در محیط آزمایشگاه به دنیا بیارن تا خانمه درد نکشه و بعدشم خدای نکرده نمیره.

تصورش هم مسخرس . کسی که دنبال رفع تشنگیشه چه درکی داره؟!اونی که کنار خانمش برا زایمان وایساده چه درکی ...............!!!)))

در مورد بحث زایمان یا درک عشق؟

بحث زایمان به نظر من جفایی در حق خانماست .ولی شاید این نگاه رو هم یبشه داشت که شاید رحمتی باشه بخاطر خالق بودنشون.

اون یکی هم تصور هر کسی از یک چیزه . چطور میشه از کسی که تشنه هست و چشمش به اون همه اب معدنی میفته بگیم نرو سمتش این نهایتش تو اولین مترو میره تشنگیشو برطرف کنه ولی اب گرم مترو کجا و اب خنک اب معدنی کجا.

بعدش که لذت خوردن و اون حس رفع عظش رو داشت بیشتر درش عمیق میشه.عشق هم همینه به نظر من . نمیدونم.

فعلا" که در مرحله دیدن اب معدنی از پشت ویترین شیشه ام!

توت چهارشنبه 3 آذر 1395 ساعت 11:25 http://tote.blogfa.com

الان اینا نظرات خودتونه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

این قسمت بیشتر اختلاف دیدگاه مد نظرم بوده.فک کنم کامل و اختلاف 180 درجه رو رسوندم.

توت چهارشنبه 3 آذر 1395 ساعت 11:22 http://tote.blogfa.com

سلام... شما حالتون خوبه

سلام.بله.مرسی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد