ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
سلام
اول از همه شکر میکنم خدایی رو که به من نشون داد ، هر چقدر لجبازی و یکدندگی دربیارم ، نمیتونم بر خلاف طبیعتم رفتار کنم و درختان بزرگ و تنومند رو برگ های سبز ، آراسته اش میکنن تا دیده بشه و سبز باشه.
همسرم سلام.منو ببخش که هنوز پیدات نکردم ، منو ببخش ، قصه ی من داستان عجیبیه ، درهای بسته ای که بهشون خوردم و امروز من 29 سالمه . کمتر از یکسال دیگه به دهه 30 میرسم ولی هنوز دست و پاهام درازه و هر چی که بیشتر فکر میکنم خیلی عوامل دست به دست هم دادن تا امروز من اینجا باشم و نهایتا" از این میترسم که هیچوقت نتونم دستات رو بگیرم.
من فکر میکردم حسادت ، حسیه که من دارم ولی دیدم نه ، خیلی های دیگه هم دارن ولی شاید بهتر باشه اسمشو گذاشت غبطه.نمی دونم.اینورزا بیشتر از قبل بهت فکر میکنم ، وقتی تو ماشین میشینم ، وقتی سرم رو رو بالش میذارم ، وقتی بلند میشم و ... همش فکر توام. شاید کمرنگ باشه اما هستم.کاش بودی و ازت شماره ای داشتم و برات تو تلگرام پیامی میفرستادم یا تو اینتا ادت میکردم و منتظر بودم که تا عکس گذاشتم ببینم تو، ای همسر و نازنیم نظرت چیه.
صدات رو از داخل اسکایپ بشنوم و تو هی غر بزنی و غر بزنی، همسرم تو متفاوت ترین نازنین دنیایی.تو نامه هایی که برات می نویسم و امیدوامر یکروز به دستت برسه ، خرفهایی هست که دوست دارم بهت بگم و اینروزا دلتنگم کرده ، حرفام نه از اون حرفهایی هست که کنجکاویت رو بیشتر کنه ، نه ، حرفهایی هست که بهت بگم چقدر دوستت دارم با اینکه هنوز خیلی اتفاقا باید بیفته.شاید نامه هایی که برای تو ، نوشتم رو خیلی های دیگه هم بخونن ولیخودتو عشقه.کاش آخر هر نامه ، تو تلگرام یا ته هر پستی حرفهات رو میشنیدم ،
دوست داشتم امروز بعد از شام ، با هم می رفتیم بیرون و تو انخاب میکردی کجا بریم ، اگه رفتیم کافه چی بخوریم ، بستنی ، ابمیوه یا چی ؟ اونوقت من فقط نگات میکردم و زل میزدم به بستنی خوردنت و به این فکرمیکردم که ادما تا وقتی تنهان ، چقدر تنهان و بیشتر از اونچه که حرف بزنم بشنوم ، دستاتو بگیرم و تو چشات ی نافذت بگن دوستت دارم ، دوستت دارم دیونه ": )
امیدوارم به وقت مناسبش خاتونتون رو پیدا کنید
برام جالبه که خیلی تو ذهنتونه ممکنه از طریق فضای مجازی پیداش کنید
ممنونم
نمی دونم ، شاید همین طوری باشه که میگین ، اما الان نظرم اینه که خاتون باید هم محلیمون باشه تا اون ذوق و شوق برگشت به محلمون رو داشته باشم ، بعد از فوت پدربزرگ و مادربزرگ دیگه انگیزه ای برای رفتن ب ه شمال ندارم.
این شهر پر آدمای تنهاست
پر جوونای تنهاست
پسرا دنبال6
دخترا دنبال آهن پاره
ینی ادمای کشورای دیگم همین جورین؟
شنیدم تو فضا دارن 1 شهرک میسازن.ازاگاردیا
100تا شهروند از زمین میخان ببرن اونجا
موقع ثبت نام واسه شهروندی ازگاردیا من درجریان نبودم و ثبت نام نکردم
ولی اونجام همین ادمان. ب نظرت میتونه جای بهتری باشه!!
هی، شاید شد
سخت نگیر - اینا همه هست اما گل هم هست ، زندگی هم هست ، اونور هم همه زندگیشون پولدارانه و شاهانه نیست و اونی نیست که تبلیغاتش رو میکنن - شهر صنعتی دیترویت تعطیل شد و ملتش بیکار شدن البته اونور قوانینی گذاشتن جهت حمایت خانواده ولی باز چی بگم
نسل خودمون باید این مملکت رو اباد کنن - شاید مشکلاتی باشه که هست اما باید درستشون کرد - چند وقت قبل شنیدم مسئول 70 ساله ی یه بنده ی خدایی گفت مدیریت ایرانی ها بدرد نمی خوره ولی مدیریت موشکی - مدیریت هسته ای رو نخواسته که ببینه
درد کشیده ایم تقریبا"