ردپای دوست

خاطراتم را با خدا ثبت میکنم ": )

ردپای دوست

خاطراتم را با خدا ثبت میکنم ": )

وفای به عهد - خون پاک شهید

سلام صبحتون بخیر و شادی

این اخرین پست قبل تعطیلات پاییزی هست و چون فردا میریم و یه یک هفته - 10 روزی نیستیم اما یه سوال دارم و دوست دارم نظر شما رو بدونم.


چیزی که میخوام بگم یه مقدار عجیبه و حالا شاید از نظر من عجیبه ولی بهر حال ، ماجرا مربوط میشه به اردیبهشت ماه ، اون زمان من یه گیری تو کارم افتاده بود و خیلی زیاد نیاز بود که حتما لبتاب داشته باشم ( چون کارم برنامه نویسی هست و لازم بود که حتما" لب تاب بگیرم و به هر دری که میزدم نمیشد و دیگه به اینجاهام رسیده بود و اصن یه وضعی ، بعضی از دوستان که این مطلب رو میخونن احتمالا" در جریان باشن .


خلاصه ما رفتیم شمال و پیش ازی و برگشتنی من گفتم برم سر مزار شهیدی که از قضا فامیلمون میشه و اونجا من یه درخواست بدم و شاید فرجی شد ( البته اینکه من اینطور فکر میکردم بی دلیل نبوده و نشون به اون نشون که همون موقع ها که پیکرشو میارن و بعدش شبش که میخواستن مراسم بگیرن برق اون منطقه میره ، مادر شهید با خودش میگه پسرم ما برای تو مراسم گرفتیم و الانم که برق منطقه رفته و مهمونا تو تاریکی ان ، گفتن این جمله همانا و اینکه برق اون خونه میاد و برق سایر خونه ها قطع همانا و خلاصه این شمه ای از کرامت این شهید بزرگوار بوده )


برگردیم سر ماجرای خودم ، برگشتنی ، به مامان چیزی نگفتم و یه راست رفتم سر مزار ایشون و اونجا برای خودم کلی دعا کردم که دیگه خسته شدم و من به هر دری میزنم نمیشه و شما پیش خدا ابرو و مقام داری و اگه پارتی بازی هم باشه فامیل ما حساب میشی ، شما یه کاری کن ، به دو تا شهیدی که سمت چپ و راستش بود هم گفتم شماهم سفارش من رو به این شهید بزرگوار بکنید بلکه کارم من درست شد ، همون موقع هم عهد کردم که اگه کارم درست شد بیام و یه مراسمی بگیرم.


خلاصه برگشتیم تهران و دقیقا" 2 روز بعدش انگار که دری وا شده باشه همه چیز درست شد و کار منم راه افتاد و حالا دوست دارم که الان جبران کنم ، منتها تا اونجا که من میدونم تو اون مسجد که ایشون و همرزمانش دفن هستن ، برای هر شهید جداگونه سالگرد نمیگیرن ، بلکه همه رو یه بار میگیرن و چون الان ما داریم میریم شمال و یه یه هفته 10 روزی هستیم بهترین فرصت برای جبرانه و من وقتی با مامان صحبت کردم 3 راه پیش پای من گذاشت که دوست دارم نظر شما رو هم بدونم.


1.تو  ایام تاسوعا عاشورا اونجا حلوا درست کنیم و پخش کنیم .


2. تو همون ایام همونجا - غذای نذری بدیم.


3.برم از مسئول مسجد اونجا بپرسم اگه چیزی میخواد ، من خودم شخصا" بخرم و ببرم اونجا بذارم و وقت اون مسجد بشه.


حالا خودم موندم دقیقا" چیکار کنم ، هر چند خودم بیشتر دوست دارم غذای نظری بدم و برم پیش خانوادش و از اونا هم یه تشکری بکنم و اینا ، اما باز مردمم ، کار من به اون قشنگی ردیف شد ، کم کاری هست که من براش کاری در سطح کلاس کاری ای که برام انجام شد نکنم. نظر شما چیه ؟


(اینم بگم که روزی که من رفتم سر مزار گمونم 9 اردیبهشت بود و روز شهادت شهید 10 اردیبهشت)

نظرات 2 + ارسال نظر
مسافر سه‌شنبه 11 مهر 1396 ساعت 17:05

نذر رو میگم چی شد
لپ تاپ که مبارک باشه

خیلی دوست دارم سر سالگردش نذر رو ادا کنم
نظرات رو تایید میکنید آیا
-----------------------------
بله ، تشکرات فراوان

مسافر دوشنبه 10 مهر 1396 ساعت 12:43

چی شد نتیجه
من دیر دیدم.
ولی به نظرم وقف برای مسجد موندگارتره.به نیت اون شهید عزیز

یادته جریان لبتاب رو ؟ هیچی دیگه رفتیم ردیف شد

اکی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد