ردپای دوست

خاطراتم را با خدا ثبت میکنم ": )

ردپای دوست

خاطراتم را با خدا ثبت میکنم ": )

اخرین پست - ابان ماه

من با خواهریم یک قرار داشتم و یه جورایی الوعده وفا و این پست اخرم هست بهر صورت اینم تجربه جالبیه


داریم میریم عروسی پسر دائی جان ، من حسم خنثی است ، نمی دونم یک روز نوبت من هم میشه یا میشه ؟؟/ اما بهر صورت برای تمام اونایی که دارن ازدواج میکنن یا در شرف ازدواجن ارزوی خوشبتی دارم . بزرگی به سن نیست یه عقله ، به درک و شعور و مسئولیت پذیریه 


کاش منم بزرگ بشم ، گاهی پست های طلاق بقیه رو میخونم ، میترسم از ناملایماتی که باعث شکاف در زندگی و دور شدن ادم ها از هم میشن ، یادم نمی ره در جریان طلاق مار گزیده و اون دوست وبلاگی خانم وکیل ، بعد جاری شدن طلاق ، شوهر اون خانم که ادرس وب مارگیزده رو داشت تو وب مارگزیده و خانم وکیل شروع کرده بود به فحاشی ، تو وب خاکستر و بانو _ ( ؟؟؟ گمونم همین بود یا ) اینا که مردانگی رو با جنسیت اشتباه گرفتن ، من از ادم های اشتباهی میترسم 


گاهی باید بقیه رو عبرت خودش قرار بده و به عبارتی ، ادب از که اموختی؟ از بی ادبان 

نظرات 1 + ارسال نظر
بهامین چهارشنبه 23 آبان 1397 ساعت 12:33

عروسی بهتون خوش بگذره:)
ان شالله روزی خبر ازدواج خودتون بگید.
این روزا شرایط و انتخاب ها سخت هست اما نمیشه به کل بد بین بود.

سلام
ممنون -- خوب بود
بله درسته ،

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد