ردپای دوست

خاطراتم را با خدا ثبت میکنم ": )

ردپای دوست

خاطراتم را با خدا ثبت میکنم ": )

نمایش صوتی سرود کریسمس ( A Christmas Carol )

یکی از بهترین رمان های سبک نوجوانان ، نوشته چارلز دیکنز هست که توسط سایت ایران صدا ( اینجا ) قابل دانلود هست . خود رمان به کنار ، اینکه بصورت یک نمایش رادیویی و صوتی دراومده اون رو بسیار تاثیر گذار کرده . اما متاسفانه باید بگم که پارت 2 ( فصل دوم ) با پارت 11 ( فصل یازدهم ) یکی هست ، نمی دونم چرا این اتفاق افتاده .



شاید قطعه پازل گمشده این تیکه از داستان رو میشه از قصه ظهر جمعه محمد رضا سرشار ، پر کرد ، یعنی حضور روح مارلی در اتاق اسکروچ  و اینکه بهش میگه که به اون ( اسکروچ ) یک فرصت داده شده که با 3 روح ( روح گذشته کریمس ، حال و آینده ) ملاقات کنه تا بتونه به سرنوشت مارلی دچار نشه .یعنی اینکه به پیشنهاد من ، اول قصه ظهر جمعه رو گوش دانلود و گوش کنید ( از اینجا دانلود کنید ) تا ماجرا دستتون بیاد ، بعد سراغ نمایش رادیویی برید و وارد ماجرا و اتفاقاتش بشید.



چرا باید این کتاب یا کتاب صوتی رو خوند و گوش کرد؟


می دونید ، اسکروچ از ابتدا یک آدم خسیس و پولدار نبود ، بلکه سلسه اتفاق هایی باعث شد که اون این مدلی بشه ، کما اینکه برخی از اتفاقات در گذشته ما باعث شده که شخصیت امروز ما شکل بگیره و تصمیم بگیریم که چطور با بقیه رفتار کنیم. 


آقای اسکروچ با 3 روح ( البته غیر از روح مارلی ) ملاقات میکنه ، روح اول ، روح کریسمس گذشته است که اون رو به سالهای کودکی و اون سالی میبره که برای اولین بار به سر کار میبره ، صاحاب کارشون با اینکه شاید خیلی پولدار نبوده اما در شب کریسمس براشون جشن میگیره و این باعث خوشحالی اسکروچ میشه.


روح دوم ( روح حال کریمس ) ، اسکروچ رو بین مردم میبره در حالی که اونها اسکروچ رو نمی بینن و نشونشون میده که مردم چه شادی هایی دارن یا چه ناراحتی و غم هایی که اون ( اسکروچ ) نسبت بهشون بی تفاوت هست.


روح سوم ( روح آینده ) اسکروچ رو به کریسمس سال آینده میبره و زمانی که اسکروچ می میره و حالا براساس رفتار های سابق اون ، مردم با جنازه  اش چه رفتاری میکنن ؟ خوشحال شدن یا ناراحت ؟ ایا اصن کسی از مرگ اون ناراحت شده؟؟ یا نه ، و اینکه تصمیمات اسکروج باعث شده چه اتفاقاتی در زندگی مردم بیفته .


همزاد پنداری با این نمایش رادیویی


تو کامنت هایی که تو وب دوستانم گذاشتم ، از علاقه مندیم به این نمایش صوتی گفتم ، می دونید چرا ؟ کافیه خودمون رو توی این داستان پیدا کنیم ، تصمیم هایی که میگیریم و اتفاقاتی که براساس تصمیم های ما در اینده رخ میده . شب سال نو یا همون شب عید خودمون شده که اشکی رو پاک کنیم؟ گرسنه ای رو سیر کنیم ؟ یا اصن یه کاری کنیم که اگه یه روز درباره ما حرف زدن بگن دمش گرم اینکارو کرد یا بگن نه ، اون بود و نبودش فرقی برامون نداشت ؟؟؟ محبت  کردن پول نمی خواد ، قلبی پر از عشق میخواد .


مدت زمان این نمایش صوتی  رادیویی


حدود 5 ساعت


نظرات 4 + ارسال نظر
کاکتوس چهارشنبه 12 تیر 1398 ساعت 22:59

فکر کنم فیلمشو دیدم
یا یه فیلمی شبیه این موضوع
خیلی وقت پیش

عه! چه عالی
خب شاید شنیدن مجدد این نمایش صوتی ، خاطراتی رو براتون زنده کنه.

البته میدونی کاکتوسی ، از اونجا که زندگی ما ادم ها یه قصه است و گاهی به گذشته ها فکر میکنیم و اینکه میشنویم کارهای گذشته ما چه تاثیراتی در آینده میذاره باعث میشه که این داستان متفاوت باشه .

تو زندگی واقعی ، چیزی که ما رو به گذشته یا آینده میبره ، ارواح کریسمس نیست بلکه موجودی به بنام وجدان یا عقل ماست ، حالا هر اسمی که شاید داشته باشه مهم نیست مهم اینه که مارو درگیر زندگی و اتفاقات حال و گذشته و آیندمون میکنه

بخاطر همین این داستان رو خیلی دوست دارم و وقتی مثلا روح گذشته کریسمس ، اون مرد رو به گذشته برد ، من هم یاد خاطرات گذشته و مدرسه ام افتادم و همینطور زمانی که اون روح آینده مرد رو به کریمس اینده برد من هم به اینده ام رفتم

----------------------------------------------
بهر صورت در این ماجرا 2 تا اتفاق دیگه هم افتاد ، فیلم inside-out رو دیدی ؟
این پست
http://mehrekhaterat.blogsky.com/1396/07/30/post-209/inside-out

اونجا و تو اون فیلم یه سری کارگرای ذهن بودن که خاطراتی رو پاک میکردن و برای همیشه از ذهن پاک میشد ، اما بعد از درگیری های ذهنی چیزهایی از کودکیم یادم اومد و به نظرم رسید که اتفاقات گذشته برای همیشه از ذهن پاک نمیشن ، شاید یه جرقه کوتاه روشنشون کنه و یاداوری مجدد باعث یاداوری بیشترشون بشه.

دومیش هم یادم رفت بگم ...
یادم اومد /
میدونی ، شاید این رو شنیدی که دقایق آخر عمر ، کل زندگی آدم مثل یک فیلم از کنار چشم آدم رد میشه و در عالم دیگه ، البته میگن ، اینو مطمئن نیستم اما شنیدم که خود ادم هم کارهایی که کرده رو در دفترش از کوچیک تا بزرگ مینویسه و ادم خودش بازیگر و کارگردان زندگیشه

یه کلیپی هم هست در همین مورد ، شاید برای شما هم جالب باشه
این کلیپ :
https://www.namasha.com/v/GIGDglGl

بهامین چهارشنبه 12 تیر 1398 ساعت 13:07

سلام
خوبین؟؟

سلام خدمت بهامین بانوی عزیز
خوبم ؛ عالی ، شما چطورین ؟ فک کنم چند وقتی بود که سرتون خیای شلوغ بوده مگه نه ؟

مهربانو سه‌شنبه 11 تیر 1398 ساعت 12:14 http://baranbahari52.blogsky.com/

بهتری امیر جان؟

شکر خدا خوبم

مهربانو سه‌شنبه 11 تیر 1398 ساعت 12:14 http://baranbahari52.blogsky.com/

واای چه باحال شاید شش هفت بار حداقل دیده باشمش

پس شما ماجراشو می دونید ، چه عالی هم که شما بهش علاقمندید.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد