-
امید
پنجشنبه 9 خرداد 1398 01:42
_ با این شرایط ، چرا خودکشی نمیکنی ؟ + خودکشی ، یه درمان دائم برای یه مشکل کوچیکه ، من به آینده امید دارم که همه چیز درست میشه ...
-
بازی روزگار ... ( قسمت دوم )
پنجشنبه 9 خرداد 1398 00:43
زمان خواستم تا این پست کامل بشه اما هر چی فکر کردم چند مورد بیشتر تو ذهنم نیست اما اخیرا داستان مشابهی رو جای دیگه خوندم اما همه چیز باشه سر جای خودش ، من از خودم شروع میکنم و هر کسی هم حین خوندنش از خودش شروع کنه که کجای بازیه ، هیچکس تو شرایط کس دیگه دیگه ای نیست اما ... بگذریم .شاید این پست کوتاه باشه اما گمونم...
-
بازی روزگار ... ( قسمت اول )
شنبه 4 خرداد 1398 23:20
این پست از اون پست های مستندی هست که در حین خوندن این پست ، هر کسی باید جایگاه خودش رو در اون ( این بازی ) پیدا کنه که از قضا اگه نگم ، همه آدم ها ، میتونم بگم عمومشون ناخواسته ، یک قانون رو نقض میکنن و بازم ناخواسته وارد این بازی میشن .... به نظرم این پست باید مستند باشه و خیلی موارد رو برای درک اینکه دقیقا این بازی...
-
لایه 2 خواب !!! ( مستند )
پنجشنبه 2 خرداد 1398 12:46
تا حالا شده توی خواب ، خواب ببینید ؟؟؟ بعد مثلا تو همون لایه یه اتفاقی براتون بیفته و بعدش بلند شید و بگید که عه ، خدا رو شکر که مثلا خواب بود ، بعدش دوباره بلند شید بگید که عه ، اینا همه اش خواب بود ؟؟؟ به عبارت ساده تر : لایه 1 خواب : همیشه تو این لایه خواب میبینیم و خوابمون خیلی عمیق نیست لایه 2 : توی خواب ، خواب...
-
تولدت - تولدم ...
چهارشنبه 1 خرداد 1398 22:40
این پست موقتا ثابته تا بعدا یا تکمیل بشه یا پست های بعدی درهمین باره نوشته بشه. + پست پایین رو هم از دست ندید. ( پست لایه 2 خواب ) بعدا" تر نوشت : ممنون از همه عزیزان و بزرگوارنی که اومدن و تبریک گفتن ؛ انشالله تو شادیاتون جبران کنم
-
غول اولی رو تیر بارون کردم ...
سهشنبه 31 اردیبهشت 1398 00:19
این ایده ای که گفته بودم پست قبل واقعا برا ذهنم جالب بود ، البته شده بود که یه جاهایی تنبلی کنم و یادم بیاد که اون غول هی داره شیشه عمرش رو زیاد میکنه اما بالاخره در 2 گام یعنی اول زدم کورش کردم ( انجام نصف کار ) بعد کامل کارم رو انجامش دادم که غوله کامل کور شد ، بعد گفتم خب اینو چجوری یه حالی بهش بدم گفتم تیربارونش...
-
بازی با ترس های ذهنی ( دوئل با هیولا ها )
یکشنبه 29 اردیبهشت 1398 17:50
شنیدید که میگن : آهن رو باید با آهن برید ؟؟؟ یا آتیش رو باید با آتیش خاموش کرد ؟؟؟ یا مثلا تربیت بعضی حیوانات ، هدفش مقابله با یه سری حیوانات دیگست؟؟؟ ( مثل تربیت گونه هایی از سگ که برای شکار شیر کوهی استفاده میشه ) ما تو مسیری که داریم میریم به سمت هدفمون ، یه سری ترس میاد تو ذهنمون که یا این ترس ها منبع اش ، ذهن خود...
-
به انتخاب شما ( پست ثابت )
جمعه 27 اردیبهشت 1398 06:06
به نظر شما ، بهترین جملات انگیزشی که میتونن به آدم انگیزه و قدرت بدن چیاست ؟؟؟ . . . . لطفا تو کامنت ها بگید و من تو این پست میذارمش و این پست هم احتمالا یه مدتی ثابت بمونه Sabireh ( وبلاگ این دوست عزیز ) به خودم ایمان دارم.. و من از پس کارا برمیام من میتونم.. مهربانو ( وبلاگ این دوست عزیز ) پشت سر باد نمی آید .. هر...
-
اشباع شکست - پارت 2
چهارشنبه 25 اردیبهشت 1398 00:11
در پست قبل ( اینجا ) گفتم که من راهکارهایی رو میگم که در نهایت باعث میشه با خلاقیت خودت ، بتونی چرخه ی سوخت هسته ای رو کامل کرده و به مراتب بالای عرفان در موفقیت برسی ، در این پست و ادامه قسمت قبل من با این پیش فرض میرم جلو که میخوای برای اخرین بار ، تلاش کنی هر چند از تمام عناصر و فاکتورهای توی مسیرت واقعا بدت میاد و...
-
اشباع شکست - پارت 1
سهشنبه 24 اردیبهشت 1398 23:12
تصور کنید که میخواید یک کاری رو انجام بدید ، اما اون کار به اون سرانجامی که میخواید نمی رسه و هر بار یه جوری به سرانجام نمی رسه ، اینقدر شکست می خورید ، میخورید تا جایی که دیگه میگید اصن نخواستم و ولش می کنید . من اسم این نقطه رو میذارم "یکنواختی" یا " اشباع شکست ". اینکه یک کار به سرانجام خودش نمی...
-
اشباع شکست های مسیر موفقیت
سهشنبه 24 اردیبهشت 1398 17:16
باورم نمیشه ... کلی نوشتم ، موقع انتشار ؛ همه اش پاک شد اونم پست به این مهمی چه وضعشه ... این گمونم اولین باری بود که این داستان حذف مطالب رو در زمان تایید و ارسال مطالب داشتم ، دفعات بعد پست های مهم رو در قالب ورد می نویسیم و میارمشون توی ورد.البته همچین بد هم نشد چون بعضی مطالبش نیاز به توضیحات بیشتر داشت ، باشه سر...
-
همیشه راهی هست
شنبه 21 اردیبهشت 1398 22:45
همیشه راهی هست حتی اگه بارها و بارها شکست بخوری اگه تو شکست هایی که خوردی ، خرد بشی ، هزار تیکه بشی اما ، اگه واقعا برای رسیدن به هدف برات مهم باشه مطمئن باش که همیشه راهی هست یادت باشه ، اراده های قوی ، سنگ سخت رو میشکنه و به زانو درش بیاره یادت باشه اراده قویت اینکار رو میکنه پ.ن : شرایط پست قبل پا برجاست و کامنت ها...
-
آخرین یادداشت من
یکشنبه 1 اردیبهشت 1398 23:52
می دونید ، اصن همیشه بدم اومده یکی یه دفعه ای بی خبر بره ، مثل خیلی هایی که رفتن و هیچوقت نه حتی پست خدافظی گذاشتن اما خود من ، همیشه گفتم خدافظ ولی فرداش برگشتم یعنی عاشق خودمم ها ، رفته بودم سربازی ، بعد فرداش برگشتم خونه آش پشت پای خودم رو خوردم !!! راستش تو این لحظه سردم شده و دارم می لرزم اما دلم میخواد یه حقایقی...
-
تی عقل چی گونو؟؟؟ ( یعنی عقلت چی میگه؟ )
یکشنبه 1 اردیبهشت 1398 23:12
یکی از ناب ترین اتفاقات عید دیدنی امثال رخ داد ، یکی دو سال بود که مامان بابا قصد داشتن برن خونه پدر زن دایی چهارمیم که مادرشون با پدربزگم ( پدر پدرجان ) نسبت فامیلی دارن ، خونه اونا با خیابون ( بصورت جغرافیایی ) یه فاصله 8 متری داره و جلوی خونشون جای پارک دارن منتها از آسفالت ، یه جاده با شیب 35 درصد میخوره میره بالا...
-
#پست موقت
یکشنبه 1 اردیبهشت 1398 17:50
یادم باشه یه پست به نام " تی عقل چی گونو " بنویسم!!!!!!!!!!! الان که دارم میرم بیرون
-
آشپزی هام در آینه تاریخ وبلاگ !!!
یکشنبه 1 اردیبهشت 1398 13:55
تو این وبلاگ من چند تا پست آشپزی داشتم اما تو وبلاگ قبلیم و قبلترش در پرشین بلاگ هم 1 برنامه آشپزی داشتم ، چون دارم یادداشت مهم رو بولد کرده و تو لیست یادداشت های برتر میارمشون حس میکنم جاشون خالیه در این وبلاگ ، پس محتوا رو به این وبلاگ منتقل میکنم. 1.طرز تهیه ماکارونی - 7 سال پیش در پرشین بلاگ ( اینجا ) 2.پست...
-
عیدتون مبارک
یکشنبه 1 اردیبهشت 1398 11:31
انشالله به زودی زود ....
-
احضار - پارت 2 - دانسته ها و تجربیات شخصی ( ویرایش نهایی شد )
جمعه 30 فروردین 1398 14:16
من حدود 8 قسمت از سریال احضار رو تو یوتیوب دیدم ولی خب بعضی سکانس هاش ترسناک بود زدم جلو ، از اونجا که خودم قبلا راجع به جن و ارتباط با جن تجربیات و مطالعاتی داشتم ، دوست دارم در این قسمت چیزهایی که می دونم رو بگم ، چیزهایی که میگم شاید مستقیم ربطی به خود سریال نداشته باشه اما بی ربط به موضوع سریال م نیست. مقدمه ای بر...
-
سریال احضار
پنجشنبه 29 فروردین 1398 23:08
بعد از دیدن فیلم zar ، الان دارم سریال احضار رو میبینم البته اینم ترسناکه ، دروغ چرا ، تو ویکی پدیا داستانش رو خوندم اما اینکه واقعا داستان چیه رو تو قسمت سوم سریال میگه - اینجا حکایت 4 تا دوستن ، 2 تا دختر و 2 تا پسر ، پسره زن داره و اسمش گیسو هست ، تو همین گیر و دار پسره به زنش خیانت میکنه و زنه کیه ؟ دوست گیسو قسمت...
-
تجربه دیدن فیلم ZAR
پنجشنبه 29 فروردین 1398 16:07
دارم فیلم ZAR رو که یک فیلم ترسناک ایرانیه رو تو یوتیوب ( اینجا ) می بینم ولی چون نه اینکه ترسناکه برای کم کردن شدت ترس بصورت زیر می بینم دقایق ترسناک : تایم 22 : مرده می بینه که یکی کنار دستشوئی داره نگاه میکنه و این کمی میترسوندش تایم 26 : یه سکانسی بود که یه چیزی به سمت زنه رفت تایم 34 : برقه خونه رفت ، شمع روشن...
-
( درختکاری اسفند 97 ) او میوه اش را خرید ، ما درختش را!!!
پنجشنبه 29 فروردین 1398 13:50
سلام. امسال یعنی سال 1398 ، سالی بود که با نهال کاری به استقبال این سال در اسفند ماه رفتیم ، راستش خودم خیلی سر درنیاوردم که دقیقا چجوری شد که تصمیم به این کار گرفتم ، شاید میخواستم امسال متفاوت آغاز بشه و هدفم هم خرید یک نهال گردویی بود که گردوهاش خوشه ای بود یعنی مثلا مثل خوشه انگور همونجوری ، هر نهالش 35 تومن بود و...
-
همه گزینه ها برای " حذف ازدواج" روی میز است!!! ( رمز : عدد سال )
چهارشنبه 28 فروردین 1398 16:40
-
چطور باید "ازدواج سفید" کرد ؟؟؟ ( رمز : عدد سال )
چهارشنبه 28 فروردین 1398 13:13
-
سطح های گفتگو با خدا فارغ از همه چیز
سهشنبه 27 فروردین 1398 00:33
یه حدیث شنیده بودم از پیامبر که میگفت ایمان سلمان و ابوذر تو یه سطح نیست و فرق میکنه ، الان به این نتیجه رسیدم که این میتونه از این باشه که سطح اگاهی فرق کنه و این سطح اگاهی هست که میتونه باعث تغییر سطح ایمان بشه. بعضا ادم گفتگو ها و برنامه هایی رو میبینه که اون طرف و مجری برنامه ، وراج نیست ، پخته است ، میدونه که چی...
-
کمپین آب هست ولی کم است ...
سهشنبه 6 فروردین 1398 16:04
سلام ، دوست نداشتم این پست رو بنویسیم اما متاسفانه در ایامی که باید شاهد خوشحالی و جشن در ایام نوروز و سال جدید باشیم ، مملکت ما رو آب برده و یاد اون روزهایی می افتم که رامبد جوان تو خندوانه همش میگفت اب هست ولی کم است و همه جا رو باهاش پر کرده بودن ، اقای رامبد جوان یادتون که نرفته ؟؟؟ بعد از اون ، بانک سامان با...
-
سال 1398 : سال خلق خواسته ها
جمعه 2 فروردین 1398 22:32
میس جادوگر : همه به شما می گویند: سال خوبی داشته باشید، ولی من به شما می گویم " سال خوبی را برای خودتان خلق کنید " به فکر آمدن روزهای خوب نباشید، آنها نخواهند آمد... به فکر ساختن باشید روزهای خوب را باید ساخت... آرزو می کنم بهترین معمار سال جدیدتان باشید و تمام آرزوهایتان محقق شود هفت سین جادویی این کلیپ در...
-
توصیه های پلیس برای عید جهت جلوگیری از سرقت ساختمان
چهارشنبه 29 اسفند 1397 17:31
برای نمایش در ابعاد بزرگ کلیک کنید ( اینجا )
-
سال نو ، پیشاپیش مبارک
چهارشنبه 29 اسفند 1397 12:24
سلام عرض میکنم خدمت همه دوستان عزیزم ، پیشاپیش سال نو رو به همه شما تبریک میگم و امیدوارم سال جدید ، سالی سرشار از موفقیت و شادی و پیروزی و اتفاقای خوب خوب برای همه شما باشه
-
کلاه پدر بزرگ من ...
سهشنبه 21 اسفند 1397 18:12
تو کامنت پست قبل ، در جواب خانم صبیره ، از زندانی اسیر ذهن صحبت کردم و بذارید یه داستان جالب براتون تعریف کنم از کلاه پدربزرگم سالهای خیلی دور که من 7-8 سالم بود و میرفتیم روستایی که پدربزرگم باغ بزرگی داشت و گوشه ی باغ خونش بود ، یه روز بحث افتاد که از چی میترسم و نمی دونم که چطور شد بهش گفتم من میترسم تا اخر باغ شما...
-
کمی شاد ...
سهشنبه 21 اسفند 1397 13:19
باید بگم دلم برای شادی ها تنگ شده ، نه از اون شادی هایی که مثلا تلوزیون زنگ میزنی بگی فلان اهنگ فلان خواننده ، یه چند وقت پیش یه پست نوشتم و بعدش پاکش کردم ، مختصر مفیدش این بود که اون اهنگ های زیبای محلی و رقص های محلی رو باید تو نمایشگاه هایی ( مثل نمایشگاه بوم گردی ) که میذارن دید و چقدر جالب و چه فرهنگ و موسیقی...